تاملی بر مفهوم و مبانی دولت کمال گرا
ویژگی ها و نیازهای پیچیده انسان، وی را همواره در مسیر پی ریزی و طراحی الگویی خاص برای زندگی قرار می دهد و هر فرد حسب ظرفیت ها،استعدادها و مطلوب خویش، از برداشت ها و تلقی های خاصی از«خیر» پیروی کرده و به زندگی اش معنا می بخشد. دین،اخلاق،فرهنگ، هنر و تجربیات زیبایی شناختی، حوزه هایی هستند که می توانند برداشت های زندگی مطلوب را برای افراد جامعه تعریف کنند. درعین حال، ضرورت های اجتناب ناپذیر زیست جمعی و نقش انکارناپذیر زمینه ها و نهادهای اجتماعی چون «دولت» درحیات انسان موجب شده تا سنجش حدود صلاحیت دولت درتعیین الگوی خیر شهروند به یکی از دغدغه های خاطر اندیشمندان بدل شود. درباب این مسئله ، کمال گرایی ، رویکردی مهم درتاریخ اندیشه های اخلاقی- سیاسی به شمارمی رود که براساس بینش خاص خود به انسان و هویت وی و با هدف اشاعه فضیلت، رسالت دولت در قبال خیر و نقش تربیتی این نهاد را تحت عنوان «دولت کمال گرا»خاطرنشان می سازد.مقاله حاضر تلاش نموده با بررسی مبانی نظری کمال گرایی،همچون ایده تقدم خیر برحق و رویکرد مخالف یعنی بی طرفی دولت، به تحلیل مفهومی دولت کمال گرا بپردازد.نگارنده اتخاذ راهبرد «اقناع» به جای «اجبار» گزینه های خیر و احترام حکومت به تکاپوی نهادهای مدنی درپیگیری برداشت های زندگی مطلوب را، نافی برخی آثارکمال گرایی همچون تظاهر غیرصادقانه به رعایت گزینه های خیر دولتی و رواج خشونت و بی ثباتی می داند.
کمال گرایی ، بی طرفی ، حق ، خیر ، دولت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.