چشم انداز جغرافیای سیاسی فعالیت های ضدامنیتی جریان تکفیری در جهان اسلام
نگارنده در مقاله حاضر برای ترسیم چشم انداز جغرافیای سیاسی فعالیت های ضدامنیتی جریان تروریستی - تکفیری در جهان اسلام پس از فروپاشی ساختار و جغرافیای سیاسی حکمرانی خلافت، در پی یافتن پاسخ مناسب به چند سوال مطرح در مورد سرنوشت خلافت «ابوبکر بغدادی» و سرمایه های انسانی وابسته به آن و همچنین جغرافیای سیاسی، ماهیت و پیامدهای فعالیت های ضدامنیتی آنان است. بر این اساس، نگارنده با تکیه بر روش سناریونویسی موسوم به «GBN» در آینده پژوهی، الگوی جغرافیای سیاسی جهان اسلام در سه فضای «محور مقاومت»، «نوعثمانی گری» و «عروبیت وهابی در جهان اسلام» را ترسیم نموده است. در ادامه با تکیه بر عدم قطعیت های دوگانه، چهار سناریو روایت شده است که سناریوی اول، «رجعت به قلمروی اصیل برای احیای خلافت عراق و شام»؛ سناریوی دوم، «هجرت به قلمروی بدیل برای تشکیل ولایت خراسان»، سناریوی سوم؛ «رجعت به قلمروی سایبری برای ایجاد خلافت مجازی» و سناریوی چهارم؛ «هجرت به قلمروی میانجی برای تشکیل ولایت شمال آفریقا» است. در پایان، پیامدهای ضدامنیتی، راهبردهای پابرجا و شگفتی سازهای مرتبط با سناریوها معرفی شده اند.ازنظر محقق، در شرایط فعلی، سناریوهای دوم و سوم از قابلیت عملیاتی بیشتری به صورت هم زمان برخوردار هستند. ازآنجاکه مهم ترین آرمان شهر جریان های سلفی، جهادی و تکفیری؛ یعنی احیای خلافت در جغرافیای سیاسی عراق و شام است، درصورت فراهم شدن شرایط زمانی و محیطی، این جریان برای رجعت به قلمروی اصیل خود در شامات (دستیابی به سناریوی اول)، از کلیه ابزارها و مقدورات ضدامنیتی بهره گیری خواهد کرد. از میان چهار سناریو، به دلیل فاصله این جریان از محور مقاومت و نزدیکی به حامیان فرامنطقه ای خود، مطلوب ترین سناریو برای جهان اسلام و محور مقاومت، سناریوی چهارم؛ یعنی هجرت به قلمروی میانجی و تشکیل امارت شمال آفریقا است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.