رفتار شناسی سیاسی محمدعلی شاه در «توپ فرستادن»1 به مجلس
رفتار شناسی سیاسی و تاریخی پردازشی از رویکرد روان شناختی به موضوع های سیاسی و تاریخی است. در این معنا پایه های انگیزشی، شخصی، منشی، بازخوردی و ارزشی هر رفتار سیاسی، مدنظر قرار می گیرند؛ و پویش تکوینی اعمال و رویدادها در بافت شخصیتی و موقعیتی، مورد تحلیل واقع می شوند و عملا از یکجانبه گرایی و یک وجهی گرایی تحلیلی اجتناب می شود. محمدعلی شاه ساخت سرشتی خودکامانه ای در سلطه ی سیاسی بر مردمش داشت. پس زمینه های تربیتی و آموزشی اش نیز او را در این مسیر هدایت کرده بود. رشد سیاسی اش در بافت موقعیتی آن روز ایران و ساختار سیاسی نسبتا وابسته ی حکومت نیز چنین استعدادی را در وی شکوفا و محقق ساخته بود. از این رو او مورد مناسبی در بطن اقبال انقلاب مشروطیت به ایران، نبود. میراث پدرش را بر باد داد و زمینه ی نامساعدی برای فرزندش، برجای گذاشت. تمکین به مشروطه در زمان ولایتعهدی بیشتر ایفای نقش ماهرانه و هوشمندانه ای بود که به کار زد و کارگر افتاد. اما در سلطنتش خود و مشروطه خواهان را وارد دور معیوبی کرد که جز بر غلبه ی استبداد خواهی و برچیدن بساط مشروطیت، معطوف نبود. روندی که او به اقتضای شخصیش پیمود، جز آنچه شد یعنی به توپ بستن مجلس و استقرار مجدد استبداد استبداد صغیر سرانجامی نداشت. در این سیر ناگزیری تکوینی اگر محافظه کاری و بلاتکلیفی مجلسیان نمی بود، مهار و کنترل او زودتر صورت می گرفت اما خود شاه دگرگونه نمی شد. محمدعلی شاه سلطان حکومت مشروطه نبود؛ استعدادی که به واسطه ی خوی نرم و منعطف پدر و پسرش داشتند. در این نوشتار سیر وقایعی که زمینه ی متعین بمباران مجلس را فراهم ساخت، بر مبنای دیدگاهی که مذکور افتاد، کاویده شده است.
محمدعلی شاه ، خودکامه ، گی ، استبدادخواهی ، مشروطیت ، بمباران مجلس ، انجمن ، ها
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.