تحلیل کهن الگوی «زن گیتی» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی
کهن الگوی «زن گیتی» ازجمله قدیم ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر شاعرانی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو و خاقانی وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است. ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و عمدتا صفات منفی مشترکی را میان زن و گیتی به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات خود به کار می گیرد. عمده ترین این صفات عبارت اند از: غداری، گنده پیری، دیوکرداری، جادوگری، بی وفایی، نامهربانی، سفلگی، بدخویی، دورویی، گربه صفتی، زنگ رنگی، زال شکلی، رعنایی، شوی کشی، فاحشگی و گنگی. این مقاله به تحلیل ساختار کهن الگوی زن گیتی در شعر ناصرخسرو قبادیانی می پردازد و تغییر و تحولات و کیفیت و کمیت های تصویرسازی های این کهن الگو را در اشعار این شاعر مشهور سبک خراسانی بررسی می کند و تاثیر این نوع ساختار تخیلی را در روند شاعرانگی و اندیشه این فرزانه یمگانی نمایان می سازد. نوشتار حاضر نشان می دهد تصویر زن گیتی پیش از ناصرخسرو، در فرهنگ ها و آیین های سرزمین های دیگر هم بازتاب داشته است. سختی ها و دشواری ها زندگی فردی و اجتماعی ناصرخسرو، فرار از زمان و ترس از مرگ، منجر به پیدایش این کهن الگو شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.