بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی با میانجیگری فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان دوره متوسطه دوم شهر ارومیه در سال تحصیلی 1396-1397
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خود تنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم بود.
نوع پژوهش توصیفی، همبستگی و در قالب مدلسازی روابط ساختاری بود. جامعه پژوهشی شامل 837 نفر از معلمان مرد و زن شاغل در مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در ارومیه در سال تحصیلی 97-96 بود که از بین آنان 204 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های بهزیستی شغلی شولتز (2008)، خود تنظیمی شناختی مترن و باویر (2014)، پرسشنامه فرسودگی ماسلاچ - نظرسنجی معلمان (1986)، شاخص رضایت شغلی جاج، لاکه، دورهام و کلوگر (1998)، مقیاس رضایت معلم لیم هو و تانگ آو(2006) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شد.
یافته ها حاکی از غیرمعناداری اثر مستقیم خود تنظیمی شناختی (09/0=β، 398/0p=) و معناداری اثر غیرمستقیم آن بر بهزیستی شغلی و تایید مدل بعد از اصلاح آن بود (90/0= GFI، 90/0= CFI، 08/0= RMSEA / 64/0=PNFI، 76/0= PRATIO، 77/0= ).
با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خود تنظیمی شناختی بواسطه کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی بر بهبود بهزیستی شغلی معلمان اثر دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.