تحلیلی تطبیقی بر نیایش در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
از آنجا که نیایش و دعا می تواند یکی از موضوعات فرعی هر داستانی باشد، تجلی آن در داستان های حماسی از دیدگاه انواع ادبی می تواند آمیزه ای از نوع حماسی و غنایی باشد. الماس خان کندوله ای در سرایش شاهنامه کردی، متاثر از روایات شفاهی و فرهنگ بومی، پاره ای از مفاهیم غنایی را متناسب با روحیات شخصی و شرایط فرهنگی مردم منطقه خود سروده است. در این جستار که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، چگونگی بیان نیایش ها از زبان پهلوانان حماسی و نیز بیان آن به صورت تطبیقی در پنج داستان مشترک شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای(بیژن و منیژه، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، سیاوش، شغاد) با هدف مشخص کردن بسامد نیایش ها و برجسته کردن تمایزات فرهنگی در بیان آن ها، مورد بررسی قرار گرفته است. از مهم ترین یافته های پژوهش این است که بیان نمونه های نیایش در شاهنامه فردوسی، موجزتر از شاهنامه کردی است و زبان بیان الماسخان کندوله ای در بیان نیایش های نوع منفی آن(نفرین) تلخ تر و گزنده تر از زبان فردوسی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.