نسبت عدالت توزیعی و تاثیر آن بر اخلاق اجتماعی در اندیشه جان رالز
اصول اخلاقی دارای پیوستگی خاصی با مساله عدالت هستند، چه اینکه عدالت نیز خود یکی از مهمترین اصول اخلاقی و حتی اصل بنیادین زندگی اجتماعی انسانهاست و نادیدهگرفتن آن منشا بسیاری از نزاعها و بیاخلاقیهای فردی و عمومی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه عدالت در تحقق اصول اخلاقی در اندیشه جان رالز ، فیلسوف سیاسی و اخلاقی معاصر است.
روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که با بهرهگیری از آثار اصلی جان رالز در زمینه اصل اخلاقی عدالت و سایر اصول اخلاقی به رشته تحریر درآمده است. در کنار این منابع از دیگر متون و مقالات علمی، کتب و منابع فارسی و لاتین نیز استفاده شده است.
اصل عدالت به عنوان زیربنای نظم اخلاقی، زمینهساز برقراری اخلاق اجتماعی و بهبود زندگی بشر معاصر است که درصدد برطرفساختن آلام بشری است. از این رو اهتمام به عدالت میبایست به گونهای باشد که هم نابرابریهای اقتصادی را برطرف سازد و هم اینکه در عرصه اجتماعی، محرومان و مستضعفان جامعه را به طور ویژه مد نظر قرار دهد تا اخلاق در معنای عمومی آن جلوهگر شود.
مقاله بر اساس بررسی نظریه جان رالز و با رعایت اصول ارجاعدهی و امانتداری نگاشته شده است و نوشتهای مستقل و آزاد محسوب میشود.
اصول اخلاقی از نظر رالز، تنها وابسته به تصمیمات و سیاستگذاری دولت نیست، بلکه مردم زمینهساز جامعه اخلاقی هستند که از وجدان عمومی و همکاری اجتماعی آنان بر میخیزد. به همین دلیل، جامعه اخلاقی بر پایه مشارکت واقعی مردم در عرصههای مختلف شکل میگیرد که به وضوح فراتر از مرزهای ترسیمشده توسط دولتهاست. «جامعه مردمان» مد نظر رالز، بر پایه بهرهمندی محرومان جامعه از شرایط اقتصادی است که با نوعی مشارکت مستقیم دولت و استمداد از محرومان دنبال میشود تا با بسط عدالت، اخلاق اجتماعی را پایهریزی کند.
اصول اخلاقی ، جان رالز ، عدالت ، جامعه مردمان
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.