مفاد حکم و نقش آن در گزاره
گزاره، مرکب تام خبری است که از واقعیت ورای خود گزارش میدهد و از همینرو برخوردار از قابلیت صدق و کذب است. آنچه مقوم گزاره است و آن را از دیگر اقوال جدا میکند، حکم به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت میان دو طرف گزاره است. حکیمان با وجود پذیرش نقش محوری حکم در گزاره، درباره ماهیت این رکن از گزاره اختلاف دارند. بیشتر آنان بهپیروی از ارسطو، حکم را ایقاع و انتزاع نسبت (معادل ایجاب و سلب) میدانند. برخی دیگر از حکما، حکم را نه اذعان به وقوع و لاوقوع نسبت، بلکه ادراک وقوع و لاوقوع نسبت دانستهاند. گروهی هم حکم را بهگونهای معنا کردهاند که معادل تصدیق بهمعنای «تصور مستتبع حکم» است. کسانی هم برآنند که حکم از یکسو، اذعان نفس به نسبت گزاره و از دیگر سو، صورت ذهنی حاکی از نسبت خارجی است. نوشتار پیشرو، با بررسی این دیدگاهها نشان میدهد که بهترین تحلیل از ماهیت حکم، دیدگاه پایانی است که براساس آن، حکم عبارت است از «باور به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت گزاره که از واقعیت نسبت در خارج از ورای خود نیز حکایت میکند». با لحاظ این شناسه از حکم، آگاهی بهتری از ویژگیها، شرایط و کاربردهای حکم در گزاره بهدست میآید که در این نوشتار به آنها اشاره میشود.
اذعان نفس ، تصور ، تصدیق ، حکم ، صدق و کذب گزاره ، قوه حاکمه ، نسبت ایجاب و سلبی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.