ضرورت تغییر تیپ های بهره وری رایج منطقه هوراند
ارزیابی تناسب اراضی با بررسی لزوم تداوم یا تغییر کشت ها از اولین گام های کشاورزی پایدار می باشد که به منظور توسعه این مهم در منطقه هوراند مطالعه حاضر انجام شد. همچنین ابعاد مختلف روش های کیفی و کمی تناسب اراضی جهت تعیین و بهبود سنجه های دخیل در ارزیابی کشاورزی پایدار بحث شد.
با تهیه اطلاعات اقلیم، زمین نما و خاک، ارزیابی تناسب اراضی تیپ های بهره وری رایج منطقه شامل گندم دیم وآبی و پیاز با دو روش کیفی و کمی صورت گرفت. آزمون مربع کای، همبستگی پیرسون و رابطه رگرسیونی به منظور تعیین صحت و دقت روش ارزیابی صورت گرفت. پهنه بندی تناسب منطقه برای تیپ های بهره وری مختلف انجام و ضمن تفسیر نقشه های خروجی، سطح مدیریت منطقه تحلیل شد.
محدودیت های غالب اقلیم و شیب در سطح منطقه منجر به کلاس های تناسب N برای گندم دیم، S1 تا N برای گندم آبی و S3 و N برای پیاز در روش های کیفی و کمی شده اند، هر چند سایر فاکتورهای مورد بررسی نیز در برخی موارد دارای محدودیت بوده اند. بررسی های آماری موید صحت روش ارزیابی است. سطح مدیریت متوسط و پایین محاسبه شده در تطابق با شواهد میدانی می باشد.
نامناسب بودن و در برخی موارد تناسب کم منطقه لزوم تغییر کشت محصولات رایج منطقه را نشان می دهد. در شرایطی که محدودیت ها شدید و کلاس اراضی نامتناسب باشد تفاوت چندانی در نتایج حاصل از روش های کمی و کیفی ارزیابی دیده نمی شود. در تعیین شاخص مدیریت اراضی عوامل محیطی و مدیریتی غیرمستقیم دخیل در محدودیت ها در کنار مقادیر تولید بایستی مدنظر قرار گیرند.
ارزیابی تناسب اراضی ، پیاز ، فائو ، کشاورزی پایدار ، گندم
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.