ارائه الگویی برای شکل دهی موضوع در مطالعات و پژوهشهای تطبیقی در حوزه هنر با تاکید بر مطالعات میان رشته ای
ملاحظه پژوهش تطبیقی به عنوان یک "فرآیند مجزا و متفاوت تحقیقی"، مسئله ای بوده که حداقل در کشور ما چندان به آن پرداخته نشده است و غالب پژوهش هایی که تحت عنوان "تطبیقی" انجام گرفته ، کمتر به گونه متفاوتی نسبت به روش های معمول تحقیقی اشاره داشته اند. از سوی دیگر، به نظر می رسد با اهمیت یافتن تعامل میان حوزه های دانشی و ظهور مطالعات میان رشته ای، بتوان الگوهایی کاربردی را برای شکل دادن به موضوعات تطبیقی در حوزه هنر ارایه داد. بر همین اساس، سوال اصلی در پژوهش پیش رو این است که زیرشاخه های مطالعاتی حاصل از ارتباط موضوعات حوزه هنر با دیگر حوزه های دانشی، بر مبنای مبانی نظری و دسته بندی های ارایه شده در "مطالعات میان رشته ای"، کدام هستند؟ و هدف، توسعه الگوهای پیشین و ارایه چارچوبی شناختی و کاربردی برای شکل دهی موضوع در این گروه از مطالعات و پژوهش ها است. این مقاله با روشی توصیفی و با اتکا به فرآیند و نتایج سایر پژوهش های مرتبط، سعی در کامل کردن الگوهای ارایه شده برای شکل دهی و دسته بندی پژوهش ها و مطالعات تطبیقی در حوزه هنر بر مبنای دو مولفه "نوع ارتباط پیکره های مطالعاتی حوزه هنر با دیگر حوزه های دانشی" و نیز "گستره های زمانی و مکانی پیکره های مطالعاتی مورد تطبیق" دارد؛ در این میان به طور خاص، دسته بندی پنج گانه ذکرگو از پژوهش های تطبیقی هنر، مبنای این تحقیق قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و تحلیل اطلاعات، با روشی کیفی انجام گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش، انواع شکل های تعاملی حوزه های دانشی دیگر با حوزه مطالعاتی هنر را می توان در دو گروه کلی، مطالعات میان رشته ای و درون رشته ای که حاصل گفتمان ها و تعاملات درونی رشته های هنری در قالب زبان ها و رسانه های مختلف هنری هستند، جای داد. همچنین، در خصوص دسته بندی پژوهش های تطبیقی در حوزه هنر بر مبنای گستره زمانی و مکانی پیکره های مطالعاتی، مواردی همچون تطبیق های تمهیدی و تطبیق هایی با هدف طبقه بندی نیز به الگوی ذکرگو اضافه شدند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.