اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با ناتوانی تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه
اثرات منفی داشتن کودک با ناتوانی موجب ایجاد تنش و فشار در والدین می شود و کیفیت زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با ناتوانی تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه بود.
در این پژوهش شبه آزمایشی از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند با ناتوانی اداره بهزیستی شهرستان مرودشت بود که تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه قرار داشتند. از جامعه مذکور سی نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه پانزده نفری تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی ده جلسه، توانمندسازی روان شناختی را دریافت کردند. گروه کنترل تحت این برنامه قرار نگرفتند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در این پژوهش، از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های با بهره گیری از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره آنکووا و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مانکووا تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها نشان داد، توانمندسازی روان شناختی بر نمره کل کیفیت زندگی تاثیر معنادار ندارد اما بر خرده مقیاس سلامت جسمی و روابط اجتماعی تاثیر معنادار دارد (0/05 >P) و میزان تاثیر بر سلامت جسمی و روابط اجتماعی به ترتیب چهارصد و سی و سه هزارم و صد و نود و پنج هزارم است.
بحث و نتیجه گیری:
یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده آن است که توانمندسازی روان شناختی سبب بهبود برخی از مولفه های کیفیت زندگی (سلامت جسمی و روابط اجتماعی) مادران تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه شده است. بنابراین، به مسوولان و برنامه ریزان سازمان بهزیستی پیشنهاد می شود که با حمایت بیشتر از انجمن های تسهیلگر برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه، کارگاه های توانمندسازی روان شناختی را برای همه اعضای خانواده افراد با ناتوانی برگزار کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.