اثر تمرینات استقامتی با شدت متوسط بر برخی شاخص های کبد چرب و متابولیک در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی
نقش پروتئین های بتاکلوتو و فاکتور رشد فیبروبلاست 21 در شرایط دیابت نوع 2 و کبد چرب غیرالکلی به خوبی تبیین شده است اما تحقیقات محدودی درخصوص اثر تمرین استقامتی با شدت متوسط بر بیان این پروتئین ها در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر بیان این دو پروتئین در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.
30 زن دیابتی (سن 7 ± 53 سال ، قد 4 ± 158 سانتی متر، وزن 9 ± 75 کیلوگرم) دارای کبد چرب غیرالکلی درجه دو و سه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و تمرین تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر بار به مدت 30-45 دقیقه و شدت 70-60% ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هر هفته و طی هشت هفته اجرا شد. گروه کنترل هیچ برنامه تمرینی انجام ندادند. جهت اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی از آزمون پیاده روی راکپورت و از تکنیک الایزا جهت اندازه گیری سطح سرمی بتاکلوتو و فاکتور رشد فیبروبلاست 21 استفاده شد. از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر جهت تعیین معنی داری تفاوت ها استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که در گروه کنترل، در مقایسه درون گروهی به غیر از پروتئین بتاکلوتو در بقیه متغیر ها تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در گروه تمرین این تفاوت ها در متغیرهای وزن، ترکیب بدن، نسبت دورکمر به دور لگن، انسولین ،گلوکز، بتاکلوتو و فاکتور رشد فیبروبلاست 21 معنادار بودند (0/05> p). همچنین در مقایسه بین گروهی پروتئین های بتا کلوتو و فاکتور رشد فیبروبلاست 21 در گروه های کنترل و تمرین با هم تفاوت معنادار (0/05 > p) داشتند.
تمرین استقامتی از نوع دویدن با شدت متوسط در بهبود عدم تعادل ایجاد شده در سطح سرمی بتا کلوتو و فاکتور رشد فیبروبلاست 21 در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارای کبد چرب موثر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.