قضا گفت گیر و قدر گفت ده
در تصحیح متنی مانند شاهنامه علاوه بر تشخیص نویسش ها و بیت های اصیل، یافتن جایگاه درست ابیات نیز در محور عمودی کلام اهمیت ویژه ای دارد. زیرا ممکن است کاتبان با پس و پیش نوشتن یا نقل ابیاتی از حافظه در حاشیه یا متن دستنویس ها نظم اصیل روایی آنها را دگرگون کنند. یکی از این موارد، بیت «قضا گفت گیر و قدر گفت ده / فلک گفت احسنت و مه گفت زه» با پنج بیت دیگر است که در دو جا از شاهنامه آمده است؛ یک بار در رزم رستم با اشکبوس و یک بار دیگر در جنگ بهرام چوبین با ساوه شاه. ما در این مقاله کوشیده ایم، نخست با درنگی بر وضعیت این بیت در دستنویس های شاهنامه، نشان دهیم، جایگاه اصلی آن بر خلاف پنج بیت دیگر، داستان رزم رستم با اشکبوس است. پس از آن کوشیده ایم، با نقد پژوهش های پیشین و توجه به وضعیت این بیت در دستنویس ها، درباره اصالت آن بحث کنیم. بر پایه جست وجوهای ما، تا کنون دلیل استواری برای الحاقی پنداشتن این بیت ارایه نشده و علاوه بر همصدایی دستنویس ها، می توان در دیوان همام تبریزی نیز تاییدی جنبی برای اصالت آن یافت. از دیگرسو به رغم اینکه این بیت در دوازده دستنویس مهم تا قرن نهم هجری آمده است، کهن ترین دستنویس شاهنامه و دستنویس سن ژوزف آن را ندارند و بنداری نیز آن را ترجمه نکرده است. از همین روی تصمیم گیری قطعی درباره آن دشوار است و تا یافتن سندی معتبر بهتر است آن را در چنگک شک به متن ببریم.
فردوسی ، شاهنامه ، تصحیح ، رستم و اشکبوس ، بهرام و ساوه شاه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.