تحلیل گفتمان «قصیده ی در از راه رنج تا راه رستاخیز» با الگوی لاکلائو و موف
مقاله ی پیش رو، شعر روایی «قصیده ی دراز راه رنج تا رستاخیز» کسرایی را با رویکرد تحلیل گفتمان لاکلایو و موف بررسی و تحلیل می کند تا ستیز اجتماعی و هویت سوژه ها را به لحاظ کسب قدرت در دل گفتمان دهه ی پنجاه شمسی روشن سازد. جایگزینی دال «ملت»، به جای «امت» و برجسته سازی آزادی و برابری در ستیز با گفتمان مسلط، برآمده از شگرد و ساختار گفتمان انتقادی کسرایی است. هدف پژوهش حاضر معرفی گفتمان سیاوش کسرایی در ستیز با گفتمان مسلط زمانه است و چگونگی شکل گیری و خلق سوژه از سوی گفتمان ها، سوال اصلی این پژوهش محسوب میشود. مهم ترین یافته ی این پژوهش همانا شگرد گفتمانی کسرایی، یعنی برجسته سازی و وجه استعاری گفتمان است که در شرایط بحران اجتماعی، چهره ای آرمانی از گفتمان خودی در برابر آن دیگری ارایه می کند. وجه هنری و شاعرانه ی این شعر، به دلیل برجستگی سویه ی ایدیولوژیک و سیاسی آن، برجسته نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.