دیگرصدایی باختینی در سبک شعر سپید شمیسا
مقاله حاضر می کوشد از رهگذر نظریه «دیگرصدایی» باختین، شناختی از سبک شعر سپید را با تکیه بر«زندگانی قدیمی است» سیروس شمیسا ارایه دهد. بر این اساس متن،«قهرمان» اصلی سبک است نه شاعر و زبان فردی او. متن در سبک شناسی باختین، جایگاه چندصدایی و گفتگومندی است و مولف در آن خود را در پیوند با«دیگری» حضور می بخشد. از دیدگاه نوشتار حاضر شعر سپید، کارناوالی از زبان و اندیشه است و شناخت گفتمان آن مستلزم دیدگاهی فرازبانی و فرامتنی است. کاربست سه رهیافت«دگرمفهومی»،«مرکزگریزی» و«خصلت مکالمه ای» باختین در شعر شمیسا نشان می دهد که در آن شاعر، مولفی است که به ظاهر برای حال درون خود شعر می سراید، اما در حقیقت خواهان گفتگو با خواننده و حضور او در سخن است. از این رو برای شناخت سبک او باید از محدوده نگاه مرکزگرا گذشت و با تمرکز بر متن،«ادراک خاموش» آن را در گفتگومندی بازجست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.