تحلیل آرامستان های شهر کاشان از منظر کلان و خرد و تاثیر آن بر بافت شهر
همچنان که مرگ مرحله ای گریزناپذیر از حیات انسان است، آرامستان نیز همواره یکی از فضاهای اصلی و غیرقابل اجتناب هر سکونتگاه انسانی و از آن جمله شهرهای ایرانی بوده است. این حوزه اشتراک نیز پوسته و پوششی ظاهری در این زمینه است که جز در کلام منجر به شکل گیری دانش کاربردی عملی در شهرسازی نشده است. لازمه خروج از این خلا ایجاد شده و رسیدن به یک شهرسازی ایرانی؛اسلامی پرکردن خلایی است که خود موضوعات متفاوتی را در بر میگیرد و نیاز به بررسی های همه جانبه دارد. در پژوهش حاضر به تحلیل ساماندهی آرامستانهای شهر کاشان از منظری بومی پرداخته شده است. روش تحقیق، کیفی و روش نمونه گیری به صورت هدفمند است. در مقایسه بین آرامستانهای محلی؛(آرامستان فیض با رویکرد غیرمتمرکز)وآرامستانهای کلان؛(دارسلام گلابچی بارویکرد متمرکز)، نتایج نشان میدهد در دارسلام گلابچی خدمات رسانی بهتر است و مسایل بهداشتی و شرعی بیشتر رعایت میشود اما دسترسی به آرامستانهای محلی کاشان از جمله آرامستان فیض ؛ آسانتر است همچینین آرامستانهای محلی دارای مقیاس انسانی ترند و باعث ایجاد انسجام اجتماعی بیشتر میشوند. با تقویت آرامستانهای محلی، آزادی افراد برای تعیین مکان تدفین بیشتر است و همچنین به دلیل دسترسی راحت به فضای آرامستان، یاد مرگ را در جامعه و شهر تقویت میکند و غایت فضای آرامستان را که ایجاد تذکر برای زندگان است، تامین مینماید. وضعیت کنونی حاکم بر شهرهای داعیه دار اسلام نشان از آن دارد که علم و عمل شهرسازی، سمت و سویی متمایز از آموزه های اسلامی داشته و تنها اشتراک اندکی با منابع دین مبین (قرآن، حدیث و کلام)دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.