بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده: مطالعه ای در محله های افسریه و عباس آباد تهران
پرسش آغازین این پژوهش عبارت است از «زنان متاهلی که همسر خود را از دست میدهند، چگونه هویت خود را بازتعریف میکنند؟» این پژوهش بر پایه رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختیافته سیر زندگی و مشاهده است. نظریات گیدنز، کاستلز، جنکینز و گیلیگان در بازتعریف هویت بررسی شد. حجم نمونه 21 نفر از زنان «همسر از دست داده» است که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله افسریه (منطقه 15تهران) و عباس آباد (منطقه 6 تهران) انجام شد. یافته های پژوهش نشان میدهد که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن همسر از دست داده و سپری کردن دوران سوگواری، در موقعیت زن «همسر از دست داده» قرار میگیرند. با توجه به دادهها، سه مقوله هویتی اصلی در باره این زنان شناسایی شد که عبارت اند از: 1. زنان همسر از دست داده شاد، 2. زنان همسر از دست داده غمگین و 3. زنان همسر از دست داده سرگردان. زنان شاد به زیر مقوله های 1. زنان همسر از دست داده شاد حمایتطلب، 2. زنان همسر از دست داده شاد مستقل و 3. زنان همسر از دست داده شاد مقاوم دسته بندی می شوند. بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده در پنج الگوی پارادایمی 1. زن فناشده، 2. زن حمایتطلب، 3. زن تنها، 4. زن مقاوم و 5. زن مستقل قرار میگیرند. تعمق در روند شکل بندی هویت جنسیتی زنان همسر از دست داده، نشان میدهد که بازتعریف هویت آنان تحت تاثیر منابع اقتصادی فرهنگی و اجتماعی، روابط خانوادگی، سن و وجه مادری «زنان همسر از دست داده» است. هیچ یک از پنج الگوی پارادایمی در دو محله مسلط نبود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.