پاسخ برخی هپاتوکین ها و مقاومت انسولینی به یک دوره تمرینات اینتروال شدید در زنان مبتلا به کبد چرب غیر الکلی
هپاتوکین های کبدی یکی از عوامل دخالت کننده در بیماری کبد چرب غیر الکلی می باشد. یکی از روش های درمانی موثر در این بیماری، تمرینات ورزشی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی پاسخ برخی عوامل هپاتوکینی به یک دوره تمرینات تناوبی شدید در زنان مبتلا به کبد چرب غیرالکلی می باشد.
مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که جامعه مورد مطالعه آن زنان مبتلا به کبد چرب غیر الکلی بود که 25 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه، تمرین یا کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی شدید به مدت 8 هفته و چهار جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه اجرا شد. نمونه های خونی در شرایط پیش و پس آزمون به مقدار 5 سی سی از ورید بازویی گرفته شد. مقادیر کموتاکسین 2 حاصل از لکوسیت (LECT2)، فاکتور رشد وابسته به آنژیوپوییتین (AGF) ، گلوبولین متصل به هورمون جنسی (SHBG) و انسولین اندازه گیری شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی پیش آزمون با پس آزمون متغیرهای وابسته از آزمون تی وابسته، برای تعیین تفاوت معنادار بین گروه ها از آزمون تی مستقل استفاده شد.
مطالعه حاضر نشان داد که بعد از هشت هفته تمرینات اینتروال شدید LECT2 و AGF در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل و پیش آزمون کاهش معنادار و SHBG افزایش معناداری داشت (05/0>p). همچنین مقاومت انسولینی، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به لگن در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (05/0>p).
به نظر می رسد تمرینات اینتروال شدید در زنان مبتلا به کبد چرب غیر الکلی به عنوان یک راهکار غیر دارویی برای بهبود مقاومت انسولینی و بهبود هپاتوکینهای مرتبط با کبد چرب می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.