تحلیلی بر پراکندگی بیماری آب مروارید و شیوه های درمان آن در دوره قاجار از منظر سیاحان خارجی
در دوره قاجار مناسبات گستردهای میان ایران و ممالک دیگر شکل گرفت. به تناسب این تحول شرایط مناسبی برای رفت و آمد جهانگردان خارجی به این سرزمین فراهم شد. این سیاحان با ثبت مشاهدات و تجربیات خویش درباره بیماریهای رایج عصر قاجار و شیوههای درمان آنها، کمک شایانی به شناخت تاریخ پزشکی این عصر کردهاند. یکی از مهمترین امراضی که در آثار این سیاحان بازتاب یافته، بیماری آبمروارید است. این بیماری به عدسی چشم آسیب وارد میکرد و معمولا افراد مسن را درگیر مینمود. پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از این آثار میزان شیوع بیماری آبمروارید و روشهای درمان آن در عصر قاجار را بررسی کند.
در این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی – تحلیلی، مهمترین سفرنامههای خارجی عصر قاجار در جهت دستیابی به اهداف تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند.
سیاحانی که در دوره قاجار به ایران سفر کردند، نیات و انگیزههای متفاوتی داشتند. این سیاحان با توجه به کنجکاوی و روحیه جزیینگر خویش گزارشهای بسیار سودمندی درباره اکثر جنبههای زندگی اجتماعی مردم ارایه دادهاند. میزان ابتلای افراد به بیماری آبمروارید و شیوههای درمان آن از جمله مواردی است که مورد توجه این جهانگردان قرار گرفته است. سیاحان خارجی گذشته از روشنگریهایی که درباره میزان گسترش این بیماری در سطح جامعه ارایه دادهاند، یافتههای مدرن در زمینه بیماری آبمروارید را نیز به پزشکان ایرانی منتقل کردهاند.
شایعترین بیماری چشمی دوره قاجار از منظر سیاحان خارجی، بیماری آبمروارید بود. این بیماری در مناطق مختلف ایران همچون اصفهان، مازندران، ارومیه و تهران و در میان اکثر طبقات جامعه گزارش شده است. درمان آبمروارید به وسیله کحالان ایرانی و پزشکان خارجی صورت میگرفت.علیرغم مهارت برخی از کحالان ایرانی در درمان این بیماری، شیوههای درمانی آنان چندان رضایتبخش نبود. در مقابل پزشکان اروپایی با اتکا به دانش جراحی نوین و بهرهگیری از تجهیزات مراکز درمانی میسیونهای مذهبی، نقش بسیار مهمی در مداوای قربانیان آبمروارید ایفا نمودند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.