فهرست مطالب
- پیاپی 48 (بهار 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/05/03
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحه 1
نویسندگان مقاله «القانون الصغیر فی الطب و نویسنده آن» ادله ای برای نفی انتساب این کتاب به ابن سینا آورده اند و به منابعی رجوع نمودهاند. در همین راستا، منابع و ادله ای افزون تر تقدیم می گردد: 1 کتاب «الکفایه فی الطب» بر اساس دو نسخه ای که در متن مقاله یاد شده، به همت شادروان دکتر محمدعلی لسانی فشارکی تصحیح و در سال 1400 شمسی منتشر و بر روی جلد آن ذکر شده که این کتاب به «القانون الصغیر» و «الکافی فی الطب» نیز شناخته شده است (1). همچنین این کتاب در سال 2022 با تصحیح و مقدمه دکتر احمد عبدالباقی حسین در کشور اردن و در دار ورد الاردنیه للنشر والتوزیع به طبع رسیده است. 2 علاوه بر طبع «القانون الصغیر» به تصحیح احمد فرید المزیدی (2) که دو نسخه مورد استفاده خود را به خوبی معرفی نکرده (بدان اکتفا شده که هر دو دست نویس از نسخه های عکسی کانون مخطوطات قاهره هستند (2)، حال در اصل متعلق به کدام کتابخانه و به کدام شماره نمی دانیم)، یک نسخه برگردان از دست نویس ولی افندی به شماره 2529 نیز به همت دکتر قدیرجان کشکینبورا با مقدمه ای درباره محتوای کتاب، در سال 2020 در برلین طبع شده است (3). شایان ذکر است که این نسخه ضمن 5 دستنویس یادشده در فهرست رمضان ششن نیست. 3 اینکه در فهرست دست نویس های طبی ترکیه نام «القانون الصغیر» ذیل ابن سینا آمده و نه ابن مندویه، ضرورتا بدین معنا نیست که در تمام نسخه ها نام ابن سینا بر کتاب درج شده باشد، چراکه ممکن است فهرست نویس، انتساب مشهور را اصل قرار داده باشد. در این میان، به نسخه کتابخانه فاتح به شماره 3695 رجوع شد که نام نویسنده در صفحه عنوان «ابو علی بن سینا البخاری» درج شده و متن و ترقیمه (مورخ 983 ق.) فاقد نام نویسنده است (4). در دست نویس کتابخانه رییس الکتاب به شماره 103/4 که در سال 670 در مراغه کتابت شده نیز نام کتاب «القانون الاصغر» یاد شده و تالیف شیخ رییس ابوعلی بن سینا دانسته شده است (5). متن و انجامه فاقد نام مولف است و در صفحه آغاز نسخه نیز با خطی متفاوت از خط کاتب نگاشته شده: «القانون الصغیر للشیخ الرییس ابی علی بن سینا» (5). دست نویس کتابخانه ولی افندی نیز نام کتاب را القانون الصغیر فی الطب و نام نویسنده را «الرییس ابی علی الحسن(کذا) بن سینا البخاری» نوشته است.(3) دو دست نویس از القانون الصغیر نیز در کتابخانه اسکوریال اسپانیا نگهداری می شود. در دست نویس شماره 868، کتاب با عبارت «قال الرییس الفاضل الجلیل ابو علی بن سینا رحمه الله» آغاز می شود. در دست نویس شماره 873 نیز دقیقا همین عبارت آمده است (7-6)، سایر دست نویس ها بایستی جداگانه بررسی شوند. 4 کنیه ابن مندویه نیز مانند ابن سینا «ابوعلی» بوده است (8). در نسخه هایی از الکافی فی الطب یا همان القانون الصغیر ابن مندویه آغاز دست نویس این گونه است: «قال ابو علی احمد بن عبد الرحمن بن مندویه» (1) ممکن است این تشابه کنیه نیز در اشتباه در یادکرد مولف اصلی نقش داشته باشد. 5 سبک ادبی نگارش القانون الصغیر با نگارش های علمی و طبی ابن سینا تفاوت شایان توجهی دارد. 6 یکی از مهم ترین ویژگی های ابن سینا ساختاربندی منظم دانش پزشکی در کتاب القانون است. او به نحوی مباحث پزشکی کهن را با رویکردی منطقی طبقه بندی کرده که چه بسا همین امر باعث رواج چشم گیر کتاب او در مدارس پزشکی شرق و غرب شده است (10-9)، حال اینکه کتاب القانون الصغیر از این ساختاربندی و طبقه بندی دقیق مباحث در کتاب القانون بهره ای ندارد. 7 نگرش های فلسفی ابن سینا با محتوای این اثر تفاوت آشکار دارد. در این رابطه دکتر رافایلا وایت (Raphaela Veit) مقاله ای نگاشته که ابتدا در سال 2013 در همایشی در واربورگ ارایه و سپس ضمن کتاب «فلسفه و پزشکی در عصر سازنده اسلامی» در سال 2018 منتشر شد (10). ایده کلی مقاله این است که نویسنده القانون الصغیر بسیار به اندیشه های جالینوس وابسته است، حال اینکه ابن سینا، به ویژه در مواضع مرتبط با فلسفه طبیعی نقاد اندیشه های جالینوسی است. در ادامه با مقایسه تفصیلی کتاب القانون فی الطب و القانون الصغیر و قانونچه تفاوت مبانی فلسفی ارسطویی القانون بوعلی با محتوای دو کتاب دیگر نشان داده می شود (10). 8 تفاوت دیدگاه های نویسنده القانون الصغیر با دیدگاه های ابن سینا آشکار است. برای نمونه: در حالی که مناقشه ای شناخته شده نزد فیلسوفان درباره قلب محوری و مغزمحوری میان دو سنت ارسطویی و جالینوسی جریان داشته و ابن سینا نیز در آثار خود به تفصیل بدان ورود کرده و نظریه خاصی ارایه کرده (12-11)، نویسنده القانون الصغیر در جایی که به قلب می پردازد تنها به این عبارت اکتفا کرده است: «وهو اول عضو یخلق، علی رای ارسطاطالیس وجالینوس» (1). نویسنده القانون الصغیر در بخش تشریح دماغ، سه بطن برای دماغ در نظر می گیرد: مقدم را سبب تخیل و وسط را فکر در ذوات اشیا و پسین را حفظ و یادآوری اشیا می داند (1). این در حالی است که ابن سینا در بخش قوای ادراکی باطنی کتاب القانون و همچنین کتاب های الشفاء و الإشارات والتنبیهات و النجاه، این نگاه سه گانه انگار را نقد کرده و با عرضه دیدگاه جایگزینی مبنی بر وجود پنج قوه ادراکی باطنی، کوشش می کند جایگاه آن ها را نیز بیان نماید (14-13). ابن سینا در قانون تفسیر خاصی از دو بخش علمی و عملی طب دارد و با عباراتی بر تعبیر خود اصرار می ورزد (8)، حال اینکه نویسنده القانون الصغیر بدون توجه به آن دقت نظرهای منطقی سینوی، در معرفی دانش پزشکی صرفا بدین بسنده کرده که طب به علم و عمل تقسیم می شود (1). ابن سینا به عنوان یک منطقدان به «تعریف» اهمیت ویژه ای می دهد، نگارش کتاب خاصی درباره تعریفات خود گواه این مدعا است (15). از همین رو است که تعریف ابن سینا از دانش پزشکی تا سده های بعد همواره مورد نقد و بررسی اندیشمندان و نظریه پردازان پزشکی بوده است (16). در مقابل، نویسنده القانون الصغیر این تعریف را از پزشکی می آورد: «دانستن اموری که تندرستی را حفظ و جلب می کند، دانستن اموری که بیماری را حفظ و جلب می کند و اموری که احوالی را که نه به تندرستی و نه به بیماری منسوب است، حفظ یا جلب می کند» (1). نویسندگان مقاله به درستی اشاره نموده اند که بوعلی با ایده جالینوسی احوال میان تندرستی و بیماری سر سازگاری ندارد. با چشم پوشی از این بخش عبارت، باز هم این تعریف فاصله زیادی با تعریفی منطقی از دانش پزشکی دارد. تعریفی مانند عبارت بوعلی سینا که علم به کلیات قاعده مانند و جزییات نظری دانش پزشکی را به همراه موضوع و غایت آن، در خود مستتر دارد (14). 9 در مقاله یاد شده است که ابن مندویه کتابی با عنوان «علاج شقاق البواسیر» را به نام شخصی با نام استاذ الرییس (کذا) تالیف کرده است، سپس با ارجاع به کتابی متاخر (اعیان الشیعه) از این سخن می رود که احتمالا این شخص همان ابن سینا بوده است تا از این رهگذر نسبتی میان این دو دانشمند یافت شود. این احتمال را نگارنده مدخل ابن مندویه در دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز مطرح کرده است (17)، این در حالی است که «الاستاذ الرییس» لقب ابوالفضل ابن العمید قمی ادیب و دانشمند نام آور سده چهارم قمری است که در مصادر تاریخی آن دوره، از جمله کتاب صوان الحکمه احوال او را می توان یافت (18). وانگهی ابن مندویه را شاگرد ابن سیار ابوماهر شیراز درگذشته حدود 350 قمری و هم درس و هم طبقه با علی بن عباس اهوازی، دانسته اند. اگر او در هنگام وفات استادش ابن سیار، دست کم 30 سال داشته بوده، بایستی حدود سال 320 متولد شده باشد، یعنی دست کم سن او 50 سال از ابن سینا بیشتر بوده است. در این شرایط نوشتن چنین کتابی برای ابن سینا منتفی به نظر می رسد. از آنجایی که ابن مندویه در سال 372 قمری، یعنی دو سال پس از ولادت ابن سینا در بخارا، همزمان با تاسیس بیمارستان عضدی بغداد به عنوان پزشکی نامور بدانجا فراخوانده شد (17)، بعید به نظر می رسد میان این دو دانشمند در سال های بعد نیز دیداری رخ داده باشد. همه این ادله و منابع، به علاوه استدلال های مقاله «القانون الصغیر فی الطب و نویسنده آن» و موارد دیگری که ذکر آن در این مختصر نمی گنجد، انتساب این کتاب به بوعلی سینا را منتفی می کند و در سایه یافته های نسخه شناسی و اینهمانی متن الکافی فی الطب با کتاب مورد بحث، بایستی تالیف کتاب را از ابن مندویه دانست. از استادان و پژوهشگران گرامی آقایان دکتر قدیرجان کشکینبورا، دکتر محسن ناصری، دکتر محمدجواد اسماعیلی، دکتر آرمان زرگران و سرکار خانم دکتر شهرزاد ایران نژاد که هر یک به نحوی با در دسترس قراردادن منابع این نگاشته مرا رهین منت خود نموده اند، بسیار سپاسگزارم.
کلیدواژگان: ابن سینا، ابن مندویه، القانون الصغیر، الکافی فی الطب -
صفحه 2زمینه و هدف
در عصر عباسیان که یکی از دوره های درخشان تاریخ پزشکی در تمدن اسلامی به شمار می رود، با فراهم شدن بسترهای لازم از سوی خلفا و گسترش دانش پزشکی، آموزش آن نیز مورد توجه قرار گرفت و به شیوه های مختلف و منعطفی صورت گرفت. آموزش اخلاق در کنار ابتدایی ترین آموزش های دینی و غیر دینی از مکتب خانه ها تا دارالعلم ها مورد توجه بود. بیمارستان ها یکی از مهم ترین مراکز آموزشی بالینی بودند. یکی از موضوعات مهمی که از همان ابتدا مورد توجه جامعه پزشکی این عصر واقع شد، همگامی اخلاق با علم پزشکی بود. آموزش اخلاق در هر دو شیوه نظری و بالینی صورت می گرفت.
روشپژوهش حاضر بر آن است که با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آموزش اخلاق پزشکی در عصر عباسیان بپردازد.
ملاحظات اخلاقی:
در پژوهش حاضر جنبه های اخلاقی مطالعه کتابخانه ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هایافته های این پژوهش نشان می دهد که در عصر عباسیان، آموزش نظری اخلاق پزشکی مطالب درسی ارتباط تنگاتنگی با اخلاق داشتند و در آموزش بالینی نیز رفتار اساتید، الگوی عملی و عینی دانشجویان جهت فراگیری اخلاق این حرفه بود، علاوه بر آن ساخت بناهای عام المنفعه به ویژه بیمارستان ها، اوقاف هایی که بر مکاتب و بیمارستان ها گذاشته می شد، به صورت ضمنی تاکید بر بحث اخلاق در حرفه پزشکی و درمانگری و آموزش این مهم در این نهادهای آموزشی و درمانی بوده است.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد در عصر عباسیان، داشتن اخلاق جزء الزامات شخصیتی هر پزشکی بود و اساسا پزشک بایستی حکیم می بود تا به نحو مطلوبی می توانست به تدریس و طبابت اقدام کند. از دیگر نتایج پژوهش این بود که هرچند قبل از ورود علاقمندان به دانش پزشکی، آزمون هایی گرفته نمی شد و آموزش در آن آزاد بود، اما پس از گذراندن دوره های لازم، از دانش آموختگان این رشته آزمون تخصصی و اخلاقی گرفته می شد و پس از موفقیت به آن ها اجازه طبابت داده می شد.
کلیدواژگان: عصر عباسیان، آموزش پزشکی، آموزش اخلاق پزشکی، اساتید -
صفحه 3زمینه و هدف
امروزه تعداد زیادی از داروهای ضد قارچی در دنیا تولید می شوند، اما مساله اصلی مقاومت به این داروها است و به همین دلیل یافتن داروهای جدید و موادی که اثر ضد قارچی داشته باشند، همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه های مختلف بوده است. در این تحقیق به بررسی اثرات ضد قارچی عصاره گل همیشه بهار بر روی گونه های کاندیدایی جداشده از مبتلایان به کاندیدیازیس دهانی پرداخته می شود.
روشدر این مطالعه تجربی عصاره های آبی و الکلی گل همیشه بهار با روش خیساندن تهیه شدند. حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MFC) عصاره های آبی و الکلی گل همیشه بهار علیه ایزوله های کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا پاراپسیلوزیس، کاندیدا تروپیکالیس و کاندیدا کروزه ای به روش میکرودایلوشین (پروتکل CLSI M27-A3) تعیین گردید.
ملاحظات اخلاقی:
در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هاMIC و MFC عصاره آبی گلبرگ گیاه همیشه بهار برای کاندیدا آلبیکنس 512 میکروگرم بر میلی لیتر و برای کاندیدا گلابراتا 1024 میکروگرم بر میلی لیتر بود، در حالی که MIC و MFC عصاره الکلی برای کاندیدا کروزه ای و کاندیدا گلابراتا 16 میکروگرم بر میلی لیتر بود. همچنین برای کاندیدا تروپیکالیس و کاندیدا پاراپسیلوزیس نسبت به عصاره آبی و عصاره الکلی حساسیتی مشاهده نشد، به علاوه کاندیدا کروزه ای به عصاره آبی و کاندیدا آلبیکنس به عصاره الکلی مقاوم بودند.
نتیجه گیریکاندیدا گلابراتا نسبت به هر دو نوع عصاره گل همیشه بهار حساس بود و عصاره الکلی نسبت به عصاره آبی در غلظت کمتری قادر به مهارکردن رشد ایزوله های کاندیدا گلابراتای مورد آزمون بود.
کلیدواژگان: عصاره آبی گل همیشه بهار، عصاره الکلی گل همیشه بهار، کاندیدازیس دهانی، کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا پاراپسیلوزیس، کاندیدا تروپیکالیس، کاندیدا کروزه ای -
صفحه 4زمینه و هدف
در این مقاله با استفاده از گزارش های برخی ایرانیان نواندیش که در آغاز قرن نوزدهم میلادی در هند حضور داشتند، با بعضی تحولات پزشکی هند، تحت تاثیر پزشکان انگلیسی آشنا می شویم. بنا به وضع نابسامان طبابت در دوره قاجار که دیگر از روش های علمی طب سینایی در آن خبری نبود و درمانگری گرفتار عوام زدگی شده بود، این نویسندگان سعی کردند با تشریح برخی ابعاد پزشکی نوین، به ارتقای دانش پزشکی در ایران کمک کنند.
روشمطالبی که چند تن از نویسندگان ایرانی در سفرنامه ها و گزارش هایشان درباره جنبه هایی از تغییر و تحول در پزشکی هند در قرن نوزدهم میلادی ثبت کرده اند، زمینه نگارش این مقاله را فراهم ساخت. در مجموع این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش موازین مرتبط با اصول اخلاقی همچون محرمانه بودن، رضایت شخص و آزادبودن شرکت کنندگان در همکاری و یا عدم همکاری در روند پژوهش رعایت گردید.
یافته هاگزارشی درباره چگونگی پیشگیری از بیماری آبله با استفاده از روش مایه کوبی در هند در آغاز قرن نوزدهم، تاثیر حمایت حکومت از کشفیات پزشکی بر تشویق دانشمندان، نحوه تعامل پزشک با بیمار، عوامل موثر بر بهبود کارکرد پزشکی و تضعیف «طب یونانی» در سایه حضور طب نوین غربی در هند، از جمله یافته های این پژوهش است.
نتیجه گیریایرانیانی که در آغاز قرن نوزدهم از هند دیدن کردند، کوشیدند با بازگوکردن پیشرفت های پزشکی اروپا که در شبه قاره کمابیش استفاده می شد، از جمله توفیق در پیشگیری آبله، استفاده از داروهای جدید، نظارت حکومت بر کار پزشکان و... جامعه ایرانی را با پزشکی نوین آشنا سازند. بی شک این گزارشات در گرایش به طب نوین و تجدید نظر در روش های سنتی درمان در ایران، در قرن 13 قمری موثر بود.
کلیدواژگان: تحولات پزشکی، هند، سیاحان، ایران -
صفحه 5زمینه و هدف
یکی از مسایل اجتماعی دوره صفویه اعتیاد فراگیر به مواد افیونی بود که بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی از پیامدهای جدی آن به شمار می رفت. این پدیده، اگرچه در میان عوام و درباریان امری رایج محسوب می شد و هر کدام از آن ها به نحوی گرفتار این بیماری بودند، اما در میان شاعران این عصر نمایان تر بوده است. این پژوهش درصدد آن است که ضمن بررسی استعمال مواد افیونی در میان شعرای عصر صفوی علل گرایش آن ها به مواد مخدر را بررسی نماید.
روشاین پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به منابع مکتوب عصر صفوی به خصوص متون تذکره انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش صداقت و امانتداری در استفاده از منابع تاریخی کاملا رعایت شده است.
یافته هایافته های این پژوهش نشان می دهد مصرف انواع مواد مخدر، از جمله تریاک، خشخاش، بنگ، فلونیا، کوکنار، چرس و برش (بارش) در میان شعرای عصر صفوی رواج گسترده ای داشته است و بسیاری را به کام مرگ کشانده است.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد موج گسترده تمایل شعرا به مواد مخدر در عصر صفوی به منظور تقویت قوه تخیل جهت سرودن اشعار خویش بوده است. این یافته زمانی تقویت می شود که بدانیم سبک شعری عصر صفوی سبک هندی بود که به صورت ویژه برای استفاده از مضامین دور از ذهن نیاز به خیال پردازی داشت، بدین ترتیب می توان گفت شعرا به این مواد به عنوان ابزار بهبود کیفیت کار خویش می نگریسته اند. علاوه بر این، فرمان منع مسکرات به عنوان عاملی عمومی نیز در این گرایش بی تاثیر نبوده است. با این حال گسترش این عارضه مشکلات فراوانی را برای سلامتی این شعرا ایجاد کرده بود.
کلیدواژگان: دوره صفویه، شاعران، اعتیاد، مواد مخدر، عوارض اعتیاد -
صفحه 6زمینه و هدف
مبانی اخلاق و حقوق پزشکی ، همواره در کتب اخلاق پزشکی و یا آثار متضمن آن، در تمدن اسلامی با رویکردهای مختلف محل توجه و بحث بوده است. تبیین داده های این آثار و رویکرد پزشکان و باید و نبایدهای اخلاق و حقوق پزشکی، برای ایجاد تمدن نوین اسلامی اهمیت دارد. هدف از این مقاله بررسی رویکرد عقل گرایانه و شریعت مدارانه در آثار برخی از پزشکان در زمینه مبانی اخلاق و حقوق پزشکی است.
مواد و روش هااین یک پژوهش اصیل بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی، متمرکز بر متون شاخص اخلاق و حقوق پزشکی در دوره تمدن اسلامی، بویژه" کتاب الماء" نوشته ابومحمد ازدی، است. با جستجوی مستقیم کلیدواژه های ادب الطبیب، آداب الاطباء، حقوق بیمار، ابومحمد ازدی و مطالعه مکرر "کتاب الماء"، مفاهیم مرتبط با هدف پژوهش استخراج، دسته بندی، تحلیل و سپس مکتوب گردید. برای ارایه پیشینه پژوهش نیز کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی Magiran ، Noormags ، SID ، Scopus ، PubMed جستجو شدند.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش تمامی اصول اخلاقی و امانتداری در ارجاع دهی به مستندات بطور کامل رعایت شده است.
یافته هادو رویکرد عقل گرایانه و شریعتمدارانه، ناظر به اخلاق و حقوق و آداب پزشکی در بین پزشکان ادوار تمدن اسلامی که از شهرت فوق العاده ای در تاریخ و اخلاق پزشکی نیز برخوردارند، قابل مشاهده است. هریک از این دو رویکرد نمایندگانی دارد. رازی با تکیه بر عقل و محمد ازدی و قطب الدین شیرازی با توجه ای ویژه به شریعت، نمایندگان دو رویکرد عقل گرایانه و شریعتمدارانه هستند.
نتیجه گیریاین دو رویکرد از دید پژوهشگران معاصر یا مغفول مانده و یا با یکسان انگاری، از آن عبور کرده اند. اندیشه ایجاد تمدن نوین اسلامی توجه به دو رویکرد یادشده را اجتناب ناپذیر می سازد.
کلیدواژگان: ادب الطبیب، آداب الاطباء، حقوق بیمار، ابومحمد عبدالله ازدی، کتاب الماء -
صفحه 8زمینه و هدف
بهداشت، سلامت فردی و اجتماعی در ایران باستان، مقام ویژه ای داشته و گمیز (ادرار گاو)، به عنوان ماده ای ضد عفونی و تطهیرکننده، در نزد ایرانیان باستان مطرح بوده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی جایگاه گمیز به عنوان یک پاک کننده طبیعی در بهداشت ایران باستان است.
روشاین پژوهش، به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، بر اساس منابع تاریخی و مذهبی با واژگان کلیدی گمیز، مطهرات طبیعی، ایران باستان و بهداشت صورت پذیرفت. واژگان کلیدی، به زبان فارسی و انگلیسی، در پایگاه های Scopus، Science Direct، Google Scholar، SID جستجو و یافته ها پس از جمع آوری، کدگذاری و طبقه بندی، مکتوب گردید.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش، جنبه های اخلاقی مطالعه کتابخانه ای شامل اصالت متن، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هاگمیز از مطهرات ایران باستان بوده و برای تطهیر جسم و روح انسان، محیط، ظروف، البسه، اجساد و اماکن آلوده، کاهش انتقال بیماری و موارد طبی استفاده می شدند. گمیز در بیشتر آیین های مذهبی، از جمله پادیاب، پلشت بری و برشنوم کاربرد داشته و گاهی آن را موثرتر از آب می دانستند.
نتیجه گیریبا استناد به منابع کهن ایران باستان، گمیز، ماده ای پاک و ضد عفونی کننده شمرده می شد و اغلب در کنار آن، شستشو با آب پاک نیز مطرح بوده است، هرچند گمیز در مراسم مذهبی زرتشتیان، ماده ای پاک کننده و پلشت بر محسوب می شد، ولی در جوامع علمی امروز آن را جزء ضد عفونی کننده ها نمی دانند. در دین اسلام نیز با اینکه گمیز پاک است، ولی عنصر تطهیرکننده نیست. تحقیقات عملی و آزمایشگاهی بیشتر در جهت تایید یا رد خاصیت ضد عفونی کننده گمیز توسط متخصصان مربوطه، می تواند بازگوکننده نظریه جدیدی باشد
کلیدواژگان: گمیز، مطهرات طبیعی، ایران باستان، بهداشت، تاریخ پزشکی -
صفحه 9زمینه و هدف
سقط جنین یکی از موارد خاص پزشکی است که از گذشته تاکنون پزشکان در پی ردیابی علل و عوامل رخ داد این حادثه برای مادر و جنین می باشند. شاید بتوان گفت تنها بیماری که مادر و جنین را به صورت مشترک و بدین گونه همزمان درگیر می کند، سقط است. مطالعات حاکی از آن است که مادر، جنین و نیز رویداد خارجی از عوامل تاثیرگذار در سقط جنین به شمار می روند. در حقیقت تا قبل از پیشرفت های امروز بشر دلایلی را به صورت مشترک برای این رخداد در نظر گرفته است. عواملی که شاید برخی از آن ها برای مادران و جنین های دیگر نیز پیش می آمد، اما چنین اثر مخربی را بر آن ها نمی گذاشت. اهمیت سقط جنین را همچنین می توان در رویکرد مذهبی ادیان مختلف که تحقیقات گسترده ای درباره شرایط و چگونگی آن صورت گرفته است، یافت. پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی گزینشی منابع پزشکی در تمدن اسلامی علاوه بر تبیین و تحلیل دانش و نگرش حکیمان مسلمان درباره سقط جنین، دستورالعمل، تجویز و روش های درمانی پزشکان را به منظور جلوگیری از این پیشامد مورد مطالعه و واکاوی قرار دهد.
روشنوشتار پیش رو با رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه بر روش کتابخانه ای، گردآوری داده های تاریخی از متون دست اول پزشکی صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی:
در مطالعه پیش رو، جنبه های اخلاقی مطالعه کتابخانه ای، اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هامطالعات نشانگر آن است که پزشکان مسلمان بخش قابل توجهی از متون تولیدی خود را به موضوع بیماری های زنان و بارداری اختصاص داده اند. مبحث سقط به سبب اهمیت آن از موضوعات شاخص در حوزه پزشکی زنان بوده است که پزشکان در تحقیقات طبی خود به انواع سقط، علل و شرایط آن و روش های درمانی محافظت از جنین اشاره کرده اند.
نتیجه گیریسقط جنین، یکی از موضوعات مهم در متون پزشکی مسلمانان است. انواع سقط، علل آن، روش های پیشگیری و درمان و تجویز انواع داروهای کاربردی و سقط درمانی از نکات مهمی است که مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع در پزشکی نوین می توان از نظرات و آرای پزشکان مسلمان در این حوزه بهره برد.
کلیدواژگان: سقط جنین، بیماری های رحم، ناتوانی جنین، پزشکان مسلمان -
صفحه 10زمینه و هدف
زایمان یکی از مهم ترین وقایع طبیعی زندگی زنان است و درد پدیده ای شایع و جزء اجتناب ناپذیر از زایمان می باشد، لذا از قرون گذشته کوشش های فراوانی برای تسهیل زایمان توسط اطبا انجام پذیرفته که مطالعه حاضر با هدف مروری بر نوآوری های ابن سینا به عنوان پزشکی که طب بالینی را همراه با مشاهده مورد تاکید قرار داده، انجام و نظریات وی با علم پزشکی نوین مقایسه شده است.
روشدر این پژوهش مروری با استفاده از اسناد و مدارک کتابخانه ای و جستجوی الکترونیک با استفاده از واژگان کلیدی Medical History Labor، Persian medicine، Facilitation Methods، Pregnancy، Avicenna و طب ایرانی در پایگاه های اطلاعاتی Scopus، PubMed، Proquest، Blackwel، Ovid Google Scholar و Ebsco روش های تسهیل زایمان از دیدگاه ابن سینا بررسی و با یافته های علم پزشکی نوین مقایسه گردیده است.
ملاحظات اخلاقی:
در پژوهش حاضر جنبه های اخلاقی مطالعه کتابخانه ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هاابن سینا در کتاب سوم قانون که مربوط به شناخت و درمان بیماری های بدن است، فصولی را به بهداشت باروری و عوارض بارداری، ناباروی، علل و درمان آن، جنسیت جنین و جنین شناسی، اداره زایمان و دشوارزایی، تدبیر دوره نفاس، سقط و شرایط و مدیریت آن اختصاص داده است و از روش های غیر دارویی مانند ماساژ و رایحه درمانی برای تسهیل زایمان استفاده شده که با مقایسه آن ها با پروتکل های کنونی شباهت های زیادی در این خصوص مشاهده می گردد.
نتیجه گیریبا توجه به نظرات ابن سینا در خصوص روش های تسهیل زایمان می توان آن ها را به عنوان پیش فرضیات کارازمایی های بالینی مورد بررسی و در صورت تایید از آن ها بهره برد تا ضمن احیای طب کهن و تاریخ پزشکی ایران از طریق ارایه روش های تسهیل زایمان باعث بهبود شرایط باروری و زایمان گردد.
کلیدواژگان: تسهیل زایمان، کتاب قانون ابن سینا، طب رایج، فیزیولوژی زایمان، طب ایرانی -
صفحه 11زمینه و هدف
اخلاق پزشکی یکی از موضوعات مهم در دانش و حرفه پزشکی به شمار می رود که نقش مهمی در نظام مندشدن و اعتلای علمی این حرفه و به تبع در حیات افراد جامعه دارد. در عصر عباسیان (656-132 ق.)، همزمان با پیشرفت های علمی در گستره تمدن اسلامی، تلاش فراوانی در تحقق اصول اخلاق پزشکی و ساختارمندشدن آن توسط حکیمان و حاکمان انجام گرفت. توجه به جایگاه و اهمیت پزشکان این عصر، زمینه را برای ازدیاد متقلبان این حرفه فراهم ساخته بود که سلامتی و جان بیماران را به خطر می انداختند. از این رو نهاد خلافت عباسیان با ارایه تدابیر و اقدامات متعددی با افراد متخلف واردشده در این حرفه مقابله کرد و بستر را جهت اعتلای اخلاق در حرفه پزشکی فراهم ساخت.
روشپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات ابتدا منابع دست اول در بازه زمانی عصر عباسیان مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این راستا ابتدا کتاب های تاریخ عمومی و حسبه نگاری ها مورد بررسی واقع شده اند، سپس منابع پزشکی این عصر مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین از منابع جدید جهت تکمیل اطلاعات استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی:
در سراسر پژوهش حاضر صداقت و امانتداری علمی به طور کامل رعایت شده است.
یافته هادستاوردهای پژوهش نشان داد که توجه به آموزش اخلاق پزشکی، گسترش مراکز خدمات درمانی، توجه به اهمیت و جایگاه علم و دانش پزشکان و تقویت موقعیت اجتماعی آنانی که علمشان به اثبات رسیده بود، آزمودن و نظارت بر کار آن ها از طریق دستگاه های نظارتی ذی صلاح، از جمله عملکرد نهاد خلافت عصر عباسیان بود که زمینه را برای تربیت و پرورش اخلاقی پزشکان فراهم می کرد.
نتیجه گیریدر عصر عباسیان علاوه بر توجه دستگاه خلافت جهت تحقق اخلاق در حرفه پزشکی، پزشکان تربیت شده نیز سعی می کردند با همه بیماران بدون در نظرگرفتن تفاوت های ظاهری اخلاق مدارانه رفتار کنند. آن ها حتی نسبت به بیمارانی که به لحاظ شرایط روحی و اجتماعی در موقعیت حساس تری قرار داشتند، بی توجه نبودند و تلاش می کردند همانند دیگر بیماران با آن ها برخوردی شایسته داشته باشند و اقداماتی را در راستای کاهش دردها و آلام آن ها انجام دهند.
کلیدواژگان: عباسیان، عملکرد، اخلاق پزشکی، پزشکان
-
Page 2Background and Aim
In the Abbasid era, which is considered one of the most brilliant periods in the history of medicine in Islamic civilization, with the provision of the necessary foundations by the caliphs and the expansion of medical knowledge, its education was also taken into consideration and in the ways It was different and flexible. Moral education was considered along with the most basic religious and non-religious education from schools to Dar al-Alam. Hospitals were one of the most important clinical training centers. One of the important issues that attracted the attention of the medical community of this era from the very beginning was the compatibility of ethics with medical science. Moral education was carried out in both theoretical and clinical ways.
MethodsThe present research aims to investigate the teaching of medical ethics in the Abbasid era with a descriptive-analytical approach and using library resources.
Ethical Considerations:
In the present research, the ethical aspects of library study, including the authenticity of texts, honesty and trustworthiness, have been observed.
ResultsThe findings of this research show that in the Abbasid era, the theoretical education of medical ethics, the course contents were closely related to ethics, and in clinical education, the professors' behavior was a practical and objective model for students to learn the ethics of this profession. In addition to that, the construction of non-profit buildings, especially hospitals, the endowments that were placed on schools and hospitals implicitly emphasize the discussion of ethics in the profession of medicine and therapy and the teaching of this importance in these educational and therapeutic institutions have been.
ConclusionThe results of this research showed that in the Abbasid era, having morals was one of the personality requirements of every doctor and basically a doctor should be wise in order to teach and practice medicine in a good way. Another result of the research was that, although there were no tests before those interested in medical knowledge entered, education was free. However, after passing the necessary courses, the graduates of this field were given a professional and ethical test, and after passing, they were allowed to practice medicine
Keywords: Abbasian, Medical Education, Medical Ethics Education, Professors -
Page 3Background and Aim
Nowadays, a large number of antifungal drugs are produced in the world. But the main problem is the resistance to these drugs and for this reason, finding new drugs and substances that have an antifungal effect has always been of interest to researchers in different fields. This study aimed to determine the antifungal effects of extracts of Calendula officinalis on the growth of fungal agents isolated from patients with oral candidiasis in in vitro conditions.
MethodsIn this experimental study, watery and alcoholic extracts of Calendula officinalis were prepared by maceration method. The minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum fungicidal concentration (MFC) of watery and alcoholic extract of Calendula officinalis was evaluated against Candida albicans, Candida glabrata, Candida tropicalis, Candida parapsilosis and Candida krusei according to the Clinical and Laboratory Standards Institute document M27-A3 (CLSI M27-A3) by microdilution protocol.
Ethical Considerations:
In this paper, the originality of the text, honesty and truswortiness are observed.
ResultsThe MIC and MFC of the watery extract of Calendula officinalis for Candida albicans were 512 µg/mL and for Candida glabrata were 1024 µg/mL, while the MIC and MFC of the alcoholic extract for Candida krusei and Candida glabrata were 16 µg/mL. Also, no sensitivity was observed for Candida tropicalis and Candida parapsilosis to watery and alcoholic extracts. In addition, Candida krusei isolates were resistant to watery extract and Candida albicans isolates were resistant to alcoholic extract.
ConclusionThe results showed that the alcoholic extract of Calendula officinalis in comparison with the watery extract has a more inhibitory effect on Candida glabrata isolates.
Keywords: Watery Extracts of Calendula Officinalis Alcoholic Extract of Calendula Officinalis, Oral Candidiasis, Candida Albicans, Candida Glabrata, Candida Tropicalis, Candida Parapsilosis, Candida Krusei -
Page 4Background and Aim
In this article, using the reports of some Iranian thoughtful that were present in India at the beginning of the 19th century, we get to know some medical developments in India under the influence of English physicians. Due to the inappropriate state of medicine in the Qajar period, where there was no more information about the scientific methods of Sinai medicine and medical treatment had become popularized, these authors tried to help improve medical knowledge in Iran by describing some aspects of modern medicine.
MethodsThe contents that several Iranian writers have recorded in their travelogues and reports about aspects of change and evolution in Indian medicine in the 19th century provided the basis for writing this article. In general, this article is written in a descriptive, analytical way using library resources.
Ethical Considerations:
In this study criteria concerned with moral principles as confidentiality, personal satisfaction and freedom of participants in cooperation or non-cooperation during the study process have been observed.
ResultsA report on how to prevent smallpox by using inoculation method in India at the beginning of the 19th century, the effect of the government's support of the medical discoveries in the 19th century on the encouragement of scientists, the quality of physician interaction with the patient, the factors affecting the improvement of medical practice in the 19th century and weakening the "Unani Teb" under the influence of modern western medicine in India are among the findings of this research.
ConclusionThe Iranians who visited India at the beginning of the 19th century, tried by recounting the European medical advances that were more or less used in the subcontinent, including the success in smallpox prevention, the use of new drugs, the government's supervision of doctors' work…, to familiarize the Iranian society with modern medicine. Undoubtedly, these reports were effective in trending towards modern medicine and revising traditional treatment methods in Iran in the 13th A.H century.
Please cite this article as:
Tajaldini J. Medical Developments in India from the Perspective of Iranian Tourists (13th Century AH/ 19 AD). Tārīkh-i pizishkī, i.e., Medical History. 2023; 15(48): e4.Keywords: Medical Developments, India, Tourists, Iran -
Page 5Background and Aim
One of the social problems of the Safavid period was widespread addiction to opioids; the occurrence of deviations and social harms was considered one of its serious consequences. Although this phenomenon was considered common among common people and courtiers and each of them was affected by this disease in some way, it was more visible among the poets of this era. This research aims to investigate the causes of their tendency to drugs while investigating the use of opiates among the poets of the Safavid era.
MethodsThis research has been carried out using a descriptive-analytical method, relying on library studies and referring to the written sources of the Safavid era, especially the tazkireh texts.
Ethical Considerations:
In this research, honesty and trustworthiness in the use of historical sources have been fully respected.
ResultsThe findings of this research show that the use of various drugs such as opium, poppy, hemp, flonia, Kokonar, charas and barsh was widespread among the poets of the Safavid era, and many liked it. Death has taken place.
ConclusionThe results of this research show that the broad wave of poets' desire for drugs in the Safavid era was to strengthen their imagination to write their poems. This finding is strengthened when we know that the poetic style of the Safavid era was an Indian style that needed imagination in order to use far-fetched themes. In this way, it can be said that poets have looked at these materials as a tool to improve the quality of their work. In addition, the prohibition of intoxicants as a general factor has not been ineffective in this trend. However, the spread of this condition had created many problems for the health of these poets.
Keywords: Safavid Period, Poets, Addiction, Drugs, Effects of Addiction -
Page 6Background and Aim
The basics of ethics and medical law, always in medical ethics books or its implied works in Islamic civilization. It has been the focus of attention and discussion with different approaches. Explaining the data of these works and the approach of doctors and the dos and don'ts of medical ethics and law, it is important for the creation of a new Islamic civilization. The purpose of this article is to investigate two rationalistic and Sharia-based approaches in the implied works of some doctors in the basics of ethics and medical law.
MethodsThis is an original fundamental research, with a descriptive-analytical method, focused on the texts of ethics and medical law in the period of Islamic civilization, especially the "Kitāb ul mā" written by Abu Muhammad Azdī. By directly searching the keywords of "Adab al-Tabib", medical ethics, patient rights, Abu Muhammad Azdī and repeated reading of "Kitab al-Ma'a", concepts related to the purpose of research extraction, classification, analysis and then it was written. To present the background of the research, keywords in the databases Magiran, Noormags, SID, Scopus, PubMed were searched.
Ethical Considerations:
In this research, all ethical and trustworthiness principles have been fully observed in referring to documents.
ResultsTwo rationalistic and Shariat-based approaches, looking at ethics, law and medical ethics two rationalistic and Shariat-based approaches, looking at ethics, rights and medical etiquette among doctors in the periods of Islamic civilization who also have a great reputation in the history and ethics of medicine, is visible. each of these two approaches has representatives. Razi, relying on reason and Muhammad Azdī and Quṭb ad-Dīn ash-Shīrāzī, with special attention to Sharia, are the representatives of two rationalist and Sharia-based approaches.
ConclusionThese two approaches from the perspective of contemporary researchers or they have been neglected or they have passed through it with a homogenization. The idea of creating a new Islamic civilization makes it inevitable to pay attention to the two mentioned approaches.
Keywords: Adab al-Tabib, Medical Ethics, Patient Rights, Abu Muhammad Abdollah Azdī, Kitāb ul Mā -
Page 8Background and Aim
Hygiene, individual and social health had a special place in ancient Iran and the Gomiz (cow urine), as a disinfectant and purifying substance, have been considered by the ancient Iranians. The purpose of this research is to study the place of Gomiz as a natural cleanser in the health of ancient Iran.
MethodsThis research was conducted by library method and content analysis, based on historical and religious sources with the keywords Gomiz, Natural cleanser, Ancient Iran and hygiene. The keywords were searched in Persian and English in Scopus, Science Direct, Google Scholar and SID databases and the findings were written after collection, coding and classification.
Ethical Considerations:
In this research, the ethical aspects of library study including the authenticity of the text, honesty and trustworthiness have been observed.
ResultsWater and Gomiz have been the purifiers of ancient Iran and used to purify the human body and soul, environment, dishes, clothes, corpses and contaminated places, reducing disease transmission and medical cases. Gomiz was used in most religious rituals, including Ablution, Disinfecting and Barshanum and was sometimes considered more effective than water.
ConclusionAccording to ancient Iranian sources, Gomiz was considered a disinfectant and a cleanser and often washing with clean water has also been discussed. However, Gomiz was considered a cleansing and disinfectant substance in Zoroastrian religious ceremonies it is not considered a disinfectant in the scientific community today. Although gomiz is pure in Islam, it is not a purifying element. Further practical and laboratory research in confirming or disproving the disinfectant properties of Gomiz by relevant experts could be a retelling of a new theory.
Keywords: Gomiz, Natural Cleansers, Ancient Iran, Hygiene, Medical History -
Page 9Background and Aim
Abortion is one of the special cases of medicine that since the past until now, physicians are trying to trace the causes and factors of this incident for the mother and the fetus. It maybe said that the only disease that affects the mother and the fetus simultaneously is abortion. Studies indicate that the mother, the fetus and external events are influential factors in abortion. In fact, before these days progress, human being has considered common reasons for this event. Factors that maybe some of them happened to other mothers and fetuses as well, but did not leave such a destructive effect on them. The importance of abortion can also be found in the religious approach of different religions, which has been extensively researched about its conditions and methods. The following article tries to selectively examine medical sources in Islamic civilization, in addition to explaining and analyzing the knowledge and attitude of Muslim sages about abortion, the following article tries to study and analyze the instructions, prescriptions and treatment methods of doctors in order to prevent.
MethodsThe present article has been compiled with a descriptive-analytical approach and based on the library method, collecting historical data from first-hand medical texts.
Ethical Considerations:
In the present study, the ethical aspects of library study including originality of texts, honesty and fidelity have been observed.
ResultsStudies show that Muslim physicians have devoted a significant part of their production texts to the topic of women's diseases and pregnancy. Due to its importance, the issue of abortion has been one of the key issues in the field of women's medicine, where doctors have pointed out the types of abortion, its causes and conditions and treatment methods to protect the fetus in their medical research.
ConclusionAbortion is one of the important topics in Muslim medical texts. Types of abortion, its causes, methods of prevention and treatment and prescription of various practical drugs and abortion therapy are important points that have been attentioned and studied. Considering the importance of this topic in modern medicine, we can use the opinions of Muslim doctors in this field.
Keywords: Abortion, Uterine Diseases, Fetal Disability, Muslim Doctors -
Page 10Background and Aim
Childbirth is one of the most important natural events in women's lives and pain is a common phenomenon and an inevitable part of childbirth. Therefore, since the past centuries, many efforts have been made by physician to facilitate childbirth. The present study aims to review the innovations of Avicenna as a physician who emphasizes clinical medicine along with observation and his theories have been compared with modern medical science.
MethodsIn this research, a review using library documents and electronic search using keywords Medical History Labor, Facilitation Methods, Pregnancy, Iranian Medicine, Avicenna, in databases, Scopus PubMed, Proquest, Blackwel, Ovid Google Scholar, Ebsco, methods of facilitating childbirth from Avicenna's point of view and compared with modern medical findings.
Ethical Considerations: This research has been done only by relying on library resources and the principle of fidelity and honesty of quoting the used texts, the originality of the sources and avoiding bias in referring to texts or analyzes, has been observed.
ResultsIn the third book, which is about recognizing and treating diseases of the body, chapters on reproductive health and pregnancy complications, infertility, its causes and treatment, fetal sex and embryology, delivery management and difficult birth, abortion and the conditions and management of it have been assigned that by examining the part related to childbirth in this part and comparing them with the current protocols, we will realize their similarity. Perhaps the methods that is common now and originate from Avicenna medicine. From European countries, non-pharmacological methods such as massage and aromatherapy are used to facilitate childbirth.
ConclusionThe present study aims to determine methods of facilitating childbirth based on the perspective of the law book. To review ancient medicine and medical history of Iran by providing methods to facilitate childbirth to improve fertility and childbirth. By re-reading Avicenna views on childbirth, we have reached important and practical points and we will find the roots of many modern medicine methods related to childbirth in Avicenna theories and experiences.
Keywords: Maternity Facilitation, Canon of Medicine, Avicenna, Conventional Medicine, Obstetric Physiology, Persian Medicine -
Page 11Background and Aim
Medical ethics is one of the important subjects in medical knowledge and profession, which plays an important role in systematization and scientific improvement of this profession and consequently in the lives of people in the society. In the Abbasid era (132-656 AH), at the same time as the scientific progress in the field of Islamic civilization, great efforts were made to realize the principles of medical ethics and structure it by sages and rulers. Paying attention to the status and importance of doctors in this era had prepared the ground for the increase of fraudsters in this profession who were endangering the health and lives of patients. Therefore, the institution of the Abbasid caliphate dealt with the delinquent people entering this profession by providing several measures and measures and provided a platform for the improvement of ethics in the medical profession.
MethodsThe present research is a descriptive-analytical study. In order to collect information, first-hand sources in the Abbasid period have been examined. In this regard, first the books of general history and chronicles have been examined, then the medical sources of this era have been studied. New sources have also been used to complete the information.
Ethical Considerations:
Throughout the present study, scientific integrity and fidelity have been fully observed.
ResultsThe results of the research showed that paying attention to medical ethics training, expanding medical service centers, paying attention to the importance and status of doctors' science and knowledge, and strengthening the social position of those whose knowledge was proven, testing and monitoring their work through devices Competent supervision was one of the functions of the caliphate institution of the Abbasid era, which provided the ground for the moral education of doctors.
ConclusionIn the Abbasid era, in addition to the attention of the caliphate to realize ethics in the medical profession, trained doctors also tried to treat all patients ethically without considering the apparent differences. They were not indifferent even to the patients who were in a more sensitive situation in terms of mental and social conditions and they tried to treat them decently like other patients and take measures to reduce pain and Do their pains.
Keywords: Abbasian, Performance, Medical Ethics, Doctors