فیشته و قوام یافتن اجتماعی سوژه
در مرکز آنچه امروز «فلسفه قاره ای» خوانده می شود، تزی است که می توان آن را «تز اجتماعی بودن سوژه» نامید. مطابق این تز، سوژه ضرورتا به صورت اجتماعی تقویم می یابد. به عبارت دیگر، چنین نیست که در ابتدا افراد یا سوژه های تک و جداافتاده ای وجود داشته باشند و سپس وارد رابطه با دیگر سوژه ها رابطه برقرار کنند، بلکه سوژه ها از همان ابتدا با رابطه با یکدیگر شکل می گیرند. می توان گفت اولین کسی که به صورت نظام مند برای این تز استدلال آورده، یوهان گوتلیب فیشته است. در این مقاله استدلال فیشته را آن گونه که در کتاب بنیاد حق طبیعی (1796) او آمده است، باز سازی می کنم. ایده اصلی در این بازسازی، آن است که طبق نظر فیشته، سوژه تنها در صورتی می تواند خود را مولف حقیقی کنش خود بداند که فرض کند سوژه های دیگری وجود دارند که می توانند انجام این کنش را به او نسبت دهند. به بیان دیگر، نزد فیشته، فعالیت اسناد به خود که مقوم سوژه است، تنها با شرط فرض وجود سوژه های دیگر ممکن است.
فیشته ، اجتماعی بودن سوژه ، بنیاد حق طبیعی ، کانت ، هگل ، خوداسنادی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.