رابطه تفکر انتقادی و نوآوری سازمانی با میانجی گری اخلاق سازمانی
«تفکر انتقادی» « اخلاق سازمانی» و «نوآوری سازمانی» جزو متغیرهایی هستند که در مدیریت سازمانی موردتوجه اصلی محققان بوده و هست. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و نوآوری سازمانی با میانجی گری اخلاق سازمانی در بین کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد.
پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 630 نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بودند که تعداد 230 نفر آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد تفکر انتقادی، اخلاق سازمانی و نوآوری سازمانی جمع آوری و با استفاده از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (pls) برای فرضیه های پژوهشی تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها:
یافته های پژوهش نشان داد که تفکر انتقادی توان تبیین تغییرات اخلاق سازمانی و نوآوری سازمانی را به ترتیب به میزان 67 و 46 درصد را دارد. 60 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را اخلاق سازمانی تشریح می نماید. هم چنین تفکر انتقادی توان تبیین نوآوری سازمانی از طریق نقش میانجی اخلاق سازمانی را به میزان 40 درصد را دارد.
نتیجه گیری:
با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تایید و این نتیجه کلی پژوهش حاصل گردید که اخلاق سازمانی بین رابطه تفکر انتقادی و نوآوری سازمانی نقش میانجی را دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.