عدالت اخلاقی در تفسیر المیزان و نسبت آن با عدالت افلاطونی و ارسطویی
بسیاری از مباحث اخلاقی ناظر به عدالت که از سوی فلاسفه مسلمان متقدم، مطرح شده است، برگرفته از آرا و دیدگاه های افلاطون و ارسطو است و آنها افزون بر انتشار و اشاعه مدل نفس شناسانه افلاطون و نظریه اعتدال ارسطو، در تلاش برای معادل انگاری مفاهیم قرآنی با تفکرات این دو فیلسوف یونانی و به نوعی تحمیل نظرات آنها به قرآن کریم نیز بوده اند . در زبان عربی و فرهنگ اسلامی، «عدالت» به «دادن حق هر صاحب حق»، «وضع شیء در موضع خود» و همچنین «مساوات» و «(اعتدال» معنا شده و به رغم این که علامه طباطبایی، به این جهات مختلف معنایی توجه داده اند، به واسطه تاثیرپذیری از فلاسفه مسلمان - که آنها را «علمای علم اخلاق» می نامد - آمیزه و ادغامی از دیدگاه های افلاطون و ارسطو را در تفسیر المیزان وارد کرده و از آن جهت که «اعتدال » از میان معانی ذکر شده برای عدالت، همخوانی بیشتری با تفکرات پیش گفته دارد، آن را بهترین معنا برای تفسیر «عدالت» در قرآن کریم انگاشته اند و از همین رو، تفسیر ایشان از برخی آیات که واژه «عدالت» در آنها به کار رفته، متاثر از این پیش فرض است . افزون بر این، ایشان در مقابل مدل نفس شناسانه فلاسفه، توصیفی در حد انتظار از مدل نفس شناسانه قرآن، ارایه نکردند .
عدالت ، علامه طباطبایی ، تفسیر المیزان ، افلاطون ، ارسطو ، اعتدال
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.