استعاره مفهومی «عدالت» و «ظلم» در آداب الملوک ها با تکیه بر قابوس نامه، سیاست نامه و نصیحه الملوک
در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تاکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامهها نمود یافته است. آدابالملوکهایی همچون سیاستنامه و قابوسنامه و نصیحه الملوک نیز تحتتاثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درونمایهها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کردهاند. پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی «عدالت» و «ظلم» از دیدگاه زبانشناسی شناختی میپردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب الملوک نامبرده، استعارههای مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بیشترین حوزههای مبدا مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعارههای مفهومی به دو کلید مفهومی «عدالت، خیر» و «ظلم، شر است» میرسیم و در نهایت درمییابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعارههایی، اندیشههای باستانی ایرانیان است که به دو مبدا خیر و شر قایل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشه دینی ایرانیان باعث راهیابی آنها به کتابهای دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامهها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتابهای ادبی و اخلاقی همچون سیاستنامه و قابوسنامه و نصیحه الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، بهعنوان یکی از مهمترین اندیشههای ایران کهن، در قالب استعارههای مفهومیای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درونمایه فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسلهای بعد منتقل شد.
استعاره مفهومی ، عدالت ، ظلم ، قابوس نامه ، سیاست نامه ، نصیحه الملوک
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.