نقش واسطه ای کمال گرایی در رابطه با خود شیفتگی و آسیب های اولیه، عملکرد خانواده و سبک های فرزند پروری ادراک شده والدین
خود شیفتگی بالا در جوانان معمولا مجموعه ای از چالش های بهداشت روانی و بین فردی را ایجاد می کند که نیاز به درک همزمان آن دارد. این مطالعه با هدف تبیین مدل ساختاری خود شیفتگی مبتنی بر آسیب های اولیه ، عملکرد خانواده و سبک های فرزند پروری ادراک شده والدین با نقش واسطه ای کمال گرایی انجام شد.
این یک مطالعه مقطعی تحلیلی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از مردان و زنان 45- 20 ساله مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی تهران در سال های 19-2018 بود. همچنین نمونه ای 350 نفره با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیت خود شیفته (NPI) ، پرسشنامه آسیب دوران کودکی (CTQ) ، دستگاه ارزیابی خانواده مک مستر و مقیاس درک والدین (POPS) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین ، انحراف معیار ، انحراف و کورتوز با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار آموس -24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری (p<0.05) بود.
شاخص برازش تطبیقی (CFI) 0.923 ، شاخص تاکر-لوییس (TLI) و شاخص برازش افزایشی (IFI) از آنجا که از 0.90 فراتر رفت مناسب بود. همچنین، تقریب خطای میانگین مربعات ریشه (RMSEA) 0.075 در محدوده قابل قبول بود. بر اساس یافته های مسیر، مدل با توجه به تاثیر مثبت ضربه اولیه زندگی بر کمال گرایی0 (p<0.01, β= 0.12) ، عملکرد خانواده (p<0.01, β= 0.21) و سبک فرزند پروری (β= 0.29, p<0.01). مناسب بود. درواقع، خود شیفتگی مستقیما از ضربه اولیه زندگی بر عملکرد خانواده تاثیر مثبت داشت (p <0.01, β = 0.18).
با افزایش تجربه ضربه در اوایل زندگی ، احتمال بروز تمایلات کمال گرایانه افزایش می یابد. این نشان می دهد که هرچه سبک فرزندپروری بهتر و عملکرد خانواده بهتر باشد ، سطح کمال گرایی پایین می آید
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.