بینامتنیت قرآنی در مصنفات باباافضل کاشانی (بر اساس نظریه ژرار ژنت)
بینامتنیت یکی از نظریه های مهم ساختارگرایان است که بر اساس آن هیچ متنی بدون پیش متن نیست، یا تداوم است و تکرار، یا تقلید است و دگرگونی. بر این اساس در متون ادبی، هیچ نقطه آغازی وجود ندارد و نویسندگان به صورت اصیل اثر را خلق نمی کنند؛ بلکه بن مایه های آن را از متون قبل از خود می گیرند. عرفا و فلاسفه اسلامی بسیاری از بن مایه های فکری خود را از قرآن، سنت و نهج البلاغه وام گرفته اند. در مصنفات بابا افضل کاشانی، بینامتنیت قرآنی مشهود است. جستار حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای بینامتنیت قرآنی را در مدارج الکمال و جاودان نامه بابا افضل مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم در کلام این حکیم بزرگ، تاثیرات معنوی و لفظی بسیاری برجای نهاده و پیوند عمیقی بین اندیشه های قرآنی و اندیشه های ادبی، عرفانی و فلسفی وی به وجود آورده است. یکی از بارزترین وجوه اندیشه های وی، تفکر درباره انسان و هستی شناسی است. با توجه به تقسیم بندی ژرار ژنت بینامتنیت قرآنی در دو رساله مورد مطالعه، به صورت های صریح (آشکار)، غیرصریح (پنهانی و تعمدی) و ضمنی، وجود دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.