از جدایی تا هویت باختگی: تبیین کیفی کارتن خوابی در معتادان شهر تهران
پدیده کارتن خوابی در شهرهای بزرگ ایران به خصوص تهران پدیده نسبتا جدیدی است که به عنوان یک معضل جدی اجتماعی در عرصه عمومی مطرح می شود. اصطلاح کارتن خوابی عمدتا در خصوص کسانی به کار می رود که شب ها را در فضاهای عمومی مانند پیاده روها، پارک ها یا زیرپل ها سپری می کنند. مطالعات نشان می دهد که کارتن خوابی با اختلال مصرف مواد گره خورده است. هدف این پژوهش بررسی فرایند و تحلیل تجربیات افراد کارتن خواب دارای اختلال مصرف مواد است.
این تحقیق کیفی و به روش گراندد تیوری صورت گرفته است. با روش نمونه گیری هدفمند و سپس نظری درنهایت بیست نفر (نه مرد و یازده زن) از کارتن خواب های شهرستان تهران در مطالعه شرکت کردند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مشاهده گردآوری شد. تحلیل داده ها برای مشخص کردن روند به روش توصیه شده توسط اشتراوس و کوربین (1998) انجام شد.
میانگین سن مشارکت کنندگان 2/36 بود. یافته ها نشان داد که فرایند کارتن خوابی فرد دچار اختلال مصرف مواد دارای دو مرحله است که هرکدام دارای طبقاتی هستند؛ مرحله اول: مرحله جدایی از ماوای پایدار، از دو طبقه اصلی تشکیل شده است: جدایی مبتنی بر تصمیم فرد و جدایی خارج از اختیار. مرحله دوم: مرحله بی خانمانی (بقا به هر قیمتی)، شامل چهارطبقه اصلی است: ماواگزینی گریزان، امرار معاش غیررسمی و متخلفانه، حضور در شبکه روابط بهره جویانه و مقوله هویت باختگی فردی و اجتماعی.
در مرحله جدایی از ماوای پایدار و مرحله بی خانمانی فرد، علاوه بر مسئله مصرف مواد با توجه به ابعاد جدیدی که این نوع زندگی دارد هویت فرد به بی خانمان گریزان، خلاف کار، آسیب دیده و طردشده اجتماعی تبدیل می شود. همین امر او را در این سیکل معیوب بقا به هر قیمتی قرار می دهد. از این روست که می توان این گروه را قشری شدیدا آسیب دیده و درگیر مسایل اجتماعی، قانونی و روانی گوناگون دانست. با توجه به پیچیدگی ابعاد بی خانمانی معتادان، به مداخلات هماهنگ بین فرد، خانواده و سیستم های حمایت کننده در تمام سطوح نیاز است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.