تبیین فرایند یادگیری معکوس در آموزش دانشگاه علوم پزشکی مازندران: یک مطالعه کیفی
نبود انگیزه یادگیری، حجم زیاد آموختنی هایی که باید در زمانی کوتاه آموخته شوند و به روز نبودن بخشی از محتوای آموزشی از جمله محدودیت های افراد در حال یادگیری هستند. یادگیری معکوس به عنوان یک راه حل مطرح می گردد. در این روش، آموزش و یادگیری فردی با کمک ابزار و تکنولوژی های آموزشی جایگزین آموزش مستقیم یک گروه بزرگ در محیط یادگیری توسط مدرس می شود. در پژوهش حاضر فرایند یادگیری معکوس در آموزش دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1399 تبیین شد.
مواد و روش ها:
طرح تحقیق از نوع کیفی با نظریه داده بنیاد بود. مصاحبه عمیق با 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و اعضاء کمیته آموزش و توانمندسازی در دانشگاه های علوم پزشکی مازندران، تهران و بابل با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده های گردآوری شده از مصاحبه ها با کمک نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2018 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:
فرایند یادگیری معکوس در آموزش دانشگاه علوم پزشکی مازندران دارای 12 بعد انگیزه یادگیری، عوامل فردی، عوامل فرهنگ سازمانی، عوامل ساختاری، استقرار یادگیری معکوس، اقدامات تسهیلی، موانع و چالش های سازمانی، موانع و چالش های غیرسازمانی، بسترسازی و برنامه ریزی، آگاهی بخشی، کیفیت آموزش و کیفیت یادگیری بود.
پذیرش یادگیری معکوس به عنوان یک رویکرد مستقل توسط مدیران عالی، فراهم سازی و ارتقای کیفیت زیرساخت ها و امکانات آموزش مجازی و ارتقای توانمندی های مدیریتی از طریق پذیرش اساتید شایسته و آشنا به فرایند یادگیری معکوس برای آموزش می توانند راهکارهای مناسبی برای اجرایی کردن یادگیری معکوس باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.