عام و عامه در مثنوی مولانا
یکی از مهم ترین تحولاتی که با گسترش عرفان و تصوف در ادبیات فارسی بویژه در منظومه های بلند عرفانی، ایجاد شد این بود که فرهنگ و ادبیات عامه مورد توجه قرار گرفت. مثنوی مولانا از این نظر آیینه تمام نمای فرهنگ، زبان و آداب و رسوم عامه است. علی رغم این ویژگی برجسته، اصطلاح عام و عامه در مثنوی همواره با بار معنایی منفی به کار رفته است. سوالی که مطرح می شود این است که آیا مولانا در به کار بردن این اصطلاح، طبقه اجتماعی خاصی را در نظر دارد یا منش و رفتار و نگرش مشخصی باعث می شود که وی این کلمه را درباره فرد یا گروه خاصی به کار ببرد. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، جایگاه این اصطلاح در مثنوی بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که منظور از عام و عامه در مثنوی لزوما مردم کوچه و بازار نیست؛ نگرش های خاصی که با توجه به ظواهر مادی و بر اساس حس ظاهربینی قضاوت می کنند مصداق اصلی عام و عامه در مثنوی هستند. احوال متعالی معنوی، ای بسا در بین عام ترین مردمان وجود داشته باشد و برعکس نگرش ظاهر بینی ممکن است در بین طبقه فرزانگان و فیلسوفان و حتی عارفانی که به مرحله مقام نرسیده اند نیز باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.