جستاری در گریزگویی و گونه های آن در روایت های داستانی بخش پهلوانی شاهنامه
گریزگویی یا انحراف گفتاری خارج از موضوع اصلی است که نویسنده/ شاعر بنا به اغراضی آن را در خلال روایت و داستان بیان می کند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی - اسنادی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است، در پی آنیم که ضمن بیان تعریفی از گریزگویی، گونه های آن را در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی بررسی و تحلیل کنیم. پرسش محوری پژوهش این است که اساسا گریزگویی چگونه بیانی است، فردوسی در کجای روایت خود بدان ها پرداخته است و شاعر چه هدف یا اهدافی را در گریزگویی پی می گیرد. پس از بررسی دریافتیم که فردوسی هم از لحاظ محتوایی و هم از جنبه ساختاری در سه بخش آغازین، میانه و پایانی حماسه اش به گریزگویی پرداخته است، در گونه آغازین، چهار مطلب گزارش شده است: در ناگزیری مرگ، ترک آز، نکوهش فرزند ناخلف و توصیف صرف که نمونه اخیر گونه ای مدخل روایت و براعت استهلال است. در بخش میانی شاعر وقفه ای ایجاد کرده است تا مطلبی اخلاقی و اندرزگون بیان کند. در این بخش پنج مطلب گزارش شده است: رضا به تقدیر، تلون روزگار، مشعبدی روزگار، ستایش خرد و مصونیت بی گناهان. در بخش پایانی نیز ضمن اشاره به مقوله های بخش میانی، موارد پیش گفته را بیشتر حسی و عینی کرده و بیشتر به عبرت گیری توجه کرده است. مطالب این بخش در پنج دسته قرار دارد: تلون روزگار، توبیخ روزگار، ستمگری چرخ، ناگریزی مرگ و ترک آز. بیشترین گریزگویه مربوط است به احوال چرخ و روزگار و در این میان، تلون و بی ثباتی چرخ بیشترین بسامد را داشته است. پیداست که گریزگویی های مربوط به چرخ، تقدیر، فلک، زمان، نکوهش چرخ و مرگ بازتاب باورهای زروانی است. در گریزگویه مربوط به آز، نگاه فردوسی نگاهی اساطیری است و با جاندارانگاری و تجسیم این دیو، بیش از بیش انسان را از آن برحذر داشته است. نسخه عاجل فردوسی برای درمان آز، خردمندی است.
گریزگویی ، شاهنامه ، فردوسی ، بخش پهلوانی
-
بررسی نقش، کارکرد و جلوه های گماشتگان، نهان گویان و نهان کاران در داراب نامه طرسوسی
*، فاطمه امیری کله جوبی
نشریه زبان و ادب فارسی، پاییز و زمستان 1403 -
تحلیل مجموعه داستان «قصه های مجید» هوشنگ مرادی کرمانی براساس برنامه آموزشی فبک
یاسر صفری سه چقایی*، عبدالرضا نادری فر،
نشریه تفکر و کودک، بهار و تابستان 1403