خوانش طرح واره نمای ساختمان های شهری معاصر تهران در دوره پهلوی اول و دوم
سیمای شهری از نظام بصری و کارکردی ویژه ای تبعیت می کند که جامعیتی کارا به نمای شهر می بخشد. موضوعی که نیاز و ضرورت توجه به آن امروزه بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. در سال های اخیر در ادبیات موضوع، ضرورت وحدت و انسجام بخشی به نمای ساختمان ها از طریق مراجعه به آثار ارزشمند میراث معماری معاصر ایران در دوران پهلوی اول و دوم مطرح شده است. نمای ساختمان و سیمای شهری در معماری ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. برای پیشبرد فرآیند پژوهش و پاسخگویی به سوالات پیش رو، از نظریه معماری سرآمد استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه، بناهای ارزشمند دوره پهلوی اول و پهلوی دوم است. راهبرد پژوهش استدلال منطقی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که در آن از تکنیک های تحلیلی گشتالت برای شناسایی و آنالیز الگوهای نظام مند تاریخی در نمای شهری استفاده می شود. روش استدلالی مقاله با استنتاج نتایج آماری، با هدف بازیابی اصول ادراکی حاکم بر نما و شهر، بر پایه مرور متون مرتبط و پرسش از صاحب نظران پیش می رود. نتایج پژوهش، به صورت برآیندی تجمیع شده تا مشخص شود در نماهای ارزشمند میراث معماری معاصر ایران، چگونه ارتباطی بین تناسبات فرمی و فرآیند ادراک نمای ساختمان توسط مخاطب وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این واقعیت است که نماهای منتخب میراث معماری معاصر، تا آنجایی احساس غنا را در مخاطب ایجاد می نمایند که اغلب پاسخ دهندگان توانستند در رویارویی با نماها درک عمیقی از آن داشته باشند. بر اساس رویکرد جامع به مقوله معماری پایدار و هدایت طراحی معماری، می توان چنین استدلال نمود که غنای طراحی موجود در این نمونه ها، عاملی در جهت ایجاد ارتباط و تعامل با مخاطب است؛ به گونه ای که نمای ساختمان به عنوان بخشی از هویت بومی توسط مخاطب ادراک می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.