مطالعه کیفی پدیده بی صداقتی تحصیلی در دانشجویان
بیصداقتی تحصیلی یکی از مسایلی است که امروزه گریبانگیر نظام آموزشی شده است. بدیهی است که ادامه این روند، اعتبار عملکرد نظام دانشگاهی را به چالش خواهد کشاند و اثرات درازمدت آن، نهتنها خود فرد بلکه کل جامعه را در برمیگیرد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه پدیده بیصداقتی تحصیلی در دانشجویان بود. رویکرد تحقیق با توجه به ماهیت موضوع از نوع کیفی با روش نظریه مبنایی بود. جامعه هدف پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 بودهاند. اطلاعات از 16 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری نظری و هدفمند با حداکثر تنوع به دست آمد. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بود. نتایج تحقیق نشان داد کاربردی بودن دروس، ویژگیهای فردی، پیشینه آموزشی، محدودیت زمانی و سنگینی دروس، سیاستهای پذیرش دانشجو، حرفهمندی اساتید، و فشار خانواده، سبب شکلگیری مقوله محوری "جهتگیری هدف عملکردی" شده است. همچنین ویژگیهای زمینهای (همچون محیط فیزیکی، جو کلاس و دانشگاه، فناوری، نظارت و برخورد) و شرایط محیطی (محیط فرهنگی- اجتماعی، محیط سیاسی، و محیط سیاست گذاری)، زمینه بروز واکنشهای غیراخلاقی دانشجویان را همچون تقلب در امتحان، بیصداقتی در انجام تکالیف، سرقت علمی و بیصداقتی در پژوهش فراهم ساخته است که منتج به اخلال در توسعه فردی، توسعه اجتماعی و توسعه دانشگاهی شده است. در نهایت میتوان اذعان داشت که پدیده بیصداقتی تحصیلی، ریشه در جهتگیری هدف فرد دارد عوامل متعدد محیطی و فردی میتوانند آن را دستخوش تغییر سازند، لذا تلاش جامع و همهجانبه در جهت اصلاح آن ضروری به نظر میرسد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.