الگوی ساختاری تاثیر سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی و تحمل پریشانی بر پذیرش درد مزمن در بیماران مبتلا به دردهای مزمن عضلانی-استخوانی: نقش میانجی درماندگی آموخته شده
دردهای مزمن عضلانی-استخوانی از رایج ترین ناراحتی های جوامع انسانی است که بروز و بهبودی آن علاوه بر علل پزشکی از عوامل روانشناختی نیز بسیار تاثیر پذیر است. هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی ساختاری از روابط بین سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی، تحمل پریشانی و درماندگی آموخته شده با پذیرش درد مزمن در بیماران مبتلا به دردهای مزمن عضلانی-استخوانی بود.
پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و به شیوه الگوی معادلات ساختاری اجرا گردید. بدین منظور از بین بیماران مبتلا به دردهای مزمن عضلانی-اسکلتی شهر نجف آباد در تابستان 1399، 384 نفر طبق جدول مورگان به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی (HPLQ)، تحمل پریشانی (TDQ)، پذیرش درد (CPAQ) و درماندگی آموخته شده (LHS) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید.
مدل تحقیق دارای برازش مطلوبی بود و ساختار عاملی در نظر گرفته شده برای آن مطلوب بود. سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی و تحمل پریشانی با یکدیگر و با پذیرش درد ارتباط مثبت و قوی داشتند. درماندگی آموخته شده با پذیرش درد مزمن ارتباطی نسبی و منفی داشت. همچنین درماندگی آموخته شده با سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی و تحمل پریشانی ارتباط قوی و منفی داشت. از نقش میانجی گری درماندگی آموخته شده نیز در ارتباط بین سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی و تحمل پریشانی با پذیرش درد حمایت شد و ارتباط نسبی و منفی به دست آمد (05/0>P).
بهبود شاخص سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامتی و تحمل پریشانی موجب بهبود پذیرش درد می گردد. در این میان درماندگی آموخته شده یک میانجی گر مهم می باشد و کاهش آن ارتباط مثبتی با بهبود شاخص تحمل پریشانی و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامتی دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.