فرهنگ آفرینی سنایی در ساحت قلندری با تکیه بر قصائد او
سنایی غزنوی شاعر قرن ششم، از مهم ترین شخصیت های فرهنگ آفرین به شمار می آید. آنچه از او به دوران سازی سنایی یاد می شود، معلول آفرینش زمینه هایی در شعر فارسی است که پیش از سنایی چندان برجسته نبوده است و پس از او نیز بسیاری وامدار نگاه وی هستند. ازاین منظر فرهنگ آفرینی سنایی در قلمرو معنوی ایران به سبب تاثرات عدیده ی او در ذهن و ضمیر شاعران پس از خود آشکار است. یکی از بارزترین وجوه فرهنگ آفرینی سنایی در قلمرو شعر قلندرانه و مغانه است، به گونه ای که غالب بن مایه های قلندری سنایی در اشعار شاعران تبیین و پرورده می شوند. برخلاف نگاه رایج به قالب قصیده که عموما آن را محملی برای زهدیات و اندرز و مدح می دانند، سنایی از قالب قصیده به سبب فضای توصیفی آن، برای بیان آموزه های قلندری خود استفاده کرده است. پس از بررسی تمام قصاید سنایی ازمنظر زمینه های قلندری و خراباتی، به این نتیجه رسیده ایم که مولفه های قلندری که سنایی جهان بینی معنوی- ادبی خود را در ساحتی سمبلیک بر آن استوار داشته است، عبارت اند از: تعارض پارادایم های مقدس با پارادایم های کفرآمیز و خراباتی، نقد و طرد عرفیات و تابوها، شطح و طامات به مثابه ی قلندریات، دفاع از ابلیس، ارزشمندی کفر همچون ایمان، تکیه بر ملامتی گرایی، رندی نمون الگوی قلاشی و آفرینش معشوقی در شمایل قلندرانه و لاابالی گرایانه. فرهنگ آفرینی سنایی در ساحت قلندری ازآن جایی آشکار شد که با تحلیل آثار شاعران معاصر و نیز شاعران پس از او مانند عین القضات همدانی، عطار، مولانا، حافظ و عراقی به این مطلب رهنمون شدیم که اینان از مولفه های چندگانه ی قلندری سنایی به گونه ای الهام گرفته اند.
سنایی ، عرفان ، قصیده ، قلندری ، فرهنگ آفرینی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.