ارزیابی کارایی مدل سلول های خودکار- مارکوف در پیش بینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی در کانون ریزگرد جنوب و جنوب شرق اهواز
در حال حاضر رخداد طوفان ریزگرد از مهم ترین معضلات زیست محیطی استان خوزستان است و ناحیه جنوب و جنوب شرق اهواز به عنوان یکی از کانون های داخلی منشا ریزگرد شناخته شده و در اولویت اول اجرای عملیات اصلاحی قرار دارد. با توجه به اینکه تغییرات کاربری اراضی از عوامل بیابان زایی در منطقه مذکور است، مدل سازی تغییرات آن ضروری و اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزان به منظور مهار و احیای اراضی تخریب شده فراهم می کند. این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی مدل CA-Markov در پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی در منطقه مذکور بر اساس دو رویکرد بلندمدت و کوتاه مدت انجام شد. در رویکرد بلندمدت از نقشه های کاربری اراضی سال های 1986 و 2002 و در رویکرد کوتاه مدت از نقشه های کاربری اراضی سال های 2002 و 2007 برای پیش بینی کاربری اراضی سال 2016 استفاده و سپس نتایج مدل سازی اعتبارسنجی شد. بر اساس نتایج مقادیر خطای مکانی، خطای کمی و ضریب کاپا برای رویکرد بلندمدت به ترتیب برابر با 42/55 درصد، 13/95 درصد و 0/08 و برای رویکرد کوتاه مدت به ترتیب 12/56 درصد، 10/42 درصد و 0/22 حاصل شد که مبین توانایی ضعیف مدل CA-Markov در پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی در کانون ریزگرد جنوب و جنوب شرق اهواز است. استفاده از قانون یکنواخت در طول شبیه سازی بدون درنظر گرفتن عوامل و فرایندهای موثر بر تغییرات کاربری اراضی، یکسان نبودن روند تغییرات کاربری اراضی طی دوره های مطالعاتی، تغییرات متاثر از فعالیت های انسانی، وقوع خشکسالی و طولانی بودن دوره پیش بینی را می توان از دلایل عملکرد ضعیف مدل CA-Markov دانست.
سنجش از دور ، مدل سازی ، خشکسالی ، بیابان زایی ، ضریب کاپا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.