مدل مفهومی تجزیه و تحلیل کلان داده های رسانه های اجتماعی با رویکرد علوم شناختی
تجزیه وتحلیل کلان داده های رسانه های اجتماعی به عنوان یک عامل کلیدی برای توسعه و پیشرفت برای اکثر دولت ها تبدیل شده است. ظرفیت های علوم شناختی برای تحلیل و ارزیابی تاثیرات محتوایی و ساختاری این رسانه ها بر ذهن و مغز کاربران، دانش و بینش ارزشمندی را برای محققان و مدیران فراهم می کند. علوم شناختی در ارزیابی پردازش های ذهنی کاربران رسانه های اجتماعی برای آگاهی از باورها، عقاید، سلیقه ها و همچنین شناخت از احساسات، ادراک، افکار، توجه، هیجان، رفتار، روابط، انتخاب و... جایگاه مهمی دارد. تاثیری که کاربران از محتوا و ساختار رسانه های اجتماعی می پذیرند تابعی از الگوهای ذهنی، الگوهای رفتاری در این رسانه ها است.برای ارایه مدل مفهومی در این تحقیق، ضمن مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات پیشین با انجام مصاحبه با خبرگان (نه نفر) ابعاد و مولفه های مدل اولیه استخراج گردید سپس برای برازش و تایید مدل با استفاده از روش پیمایشی و کسب نظر متخصصین (72 نفر) به وسیله پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری و به وسیله نرم افزار مورد آزمون تحلیل عاملی قرار گرفت.این مدل مفهومی دارای ابعاد تولیدکننده و مصرف کننده محتوا، رسانه اجتماعی، مدیریت داده، رویکرد شناختی محتوایی، رویکرد شناختی ساختاری و شبکه ای، روش های تجزیه وتحلیل، فناوری ها، امنیت، قوانین و مقررات است. در بعد رویکرد شناختی محتوایی، مولفه ها شامل «ادراک، افکار، احساسات، توجه، عقاید، هیجان» است و در بعد رویکرد شناختی ساختاری و شبکه ای، مولفه ها شامل «روابط و جوامع، رفتار، انتخاب، توجه» است؛ بنابراین تجزیه وتحلیل با رویکرد شناختی، کیفیت تحقیقات، مدیریت و تصمیم گیری را افزایش داده و توانایی های راهبردی را تقویت می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.