فقه و دولت مدرن از منظر زنده یاد دکتر داود فیرحی
در باب تعامل فقه و دولت مدرن از دوره مشروطه به این سو تلاشهای زیادی صورت گرفته است که زنده یاد داود فیرحی آنها را در دو سنایور نظری یعنی نظریه نایینی و امام خمینی - در حوزه های خالی از نص - قابل طرح می دانست. از نظر او شیعه بر خلاف غرب - که از مسیر حقوق طبیعی- و اهل سنت - که از مسیر شوری - به دموکراسی می رسید تشیع تنها از حوزه های ممالانص فیه می تواند راهی به سوی دموکراسی باز کند. تاملات او طی ده سال آخر عمر شریفشان او را قانع کرده بود که فقه شیعی خود دارای ظرفیت های بزرگی جهت پیراستن حکومت دینی از اقتدارگرایی - استبداد دینی - است. بشرط اینکه نقطه آغازین فقه را نه از تکلیف بلکه از حق شروع کنیم و با کشف سرچشمه های حق به اراده آزاد آدمی در تاسیس دولت دینی احترام نهیم. در واقع دموکراسی در جایی استقرار می یابد که در آنجا حقی برسمیت شناخته شده باشد. بر اساس چنین ایده ای، او سالها تلاش کرد تا نشان دهد فقه را می توان به گونه ای دیگر خواند که سر از اقتدارگرایی در نیاورد. محصول این ایده نیز نگارش آثار اخیر ایشان بویژه فقه وسیاست و نیز فقه و حکمرانی حزبی بود که اجزاء چنین پروژه ای را نشان می داد. از این رو، مهم ترین پرسش این مقاله آن است که زنده یاد فیرحی چه امکانات و ظرفیتهایی در فقه می دید تا با استناد به آنها، روایتی دموکراتیک از دولت دینی ارایه نماید؟ بررسی های کنونی ما از آثار و نیز حضور در جلسات درس ایشان نشان می دهد که فقه سنتی را نه از نقطه تکلیف بلکه از حق مورد خوانش قرار می داد و با طرح سرچشمه های حق در فقه، به اثبات روایت دموکراتیک از حکومت دینی می پرداخت. روش او تاریخی و اجتهادی بود اما روش این مقاله توصیفی دقیق از تبیین او در فهم گزاره های فقهی به شمار می رود.
فقه ، حق ، تکلیف ، دموکراسی ، اقتدارگرایی و تاریخ نگری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.