نماد شناسی رمز«باز» در منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولوی
پرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی،در منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اساطیر ادب فارسی،باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرنده های بلند پرواز به طور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیات دری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پادشاهی مشخص شده است. در ادب عرفانی عمدتا نماد روح است.در نتایج به دست آمده؛باز در منطق الطیر به گونه پارادوکسی گاه کم همت و بسته "مردار دنیا"است و گاهی دارای ارزش های والای انسانی است و نشان از همت بلند انسان کامل دارد. این بلند همتی،از طرفی شامل دنیا طلبی و مردارخواری و در نوع متعالی،سیر در عالم جبروت است. مولوی از باز به عنوان انسان کامل یاد می کند. او از انسان کامل،شمس را اراده نموده اما در تاویلی فراتر،قطب عالم امکان، حضرت علی(ع)،را باز" ساعد سلطان"و باز "عنقا گیر شاه"بیان می کند. عطار به طریق پند،راه سلوک را برای رسیدن به مدارج کمال مهم می داند و مولوی علاوه بر آن،پیچ و خم راه و بی راهه هایی را که آدم وار،آدم دچار خطا می شود،تا بازگشت و رسیدن به حقیقت ذکر می نماید. هر دو شاعر در پرواز تا عرصه حقیقت،عاجزانه از خدا،طلب یاری می کنند ."درد" در سلوک عطار به صراحت بیان می شود،مولوی در پیروی از عطار،درد را در نمونه های نمادین خود به گونه تشبیه تمثیل عرضه می دارد.نماد باز در زاویه دید عطار و مولانا،تکیه بر نگاه اساطیری - عرفانی دارد.
باز ، عطار ، مولوی ، منطق الطیر ، مثنوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.