رویکرد فازی و شبکه ای به سرقت ادبی
سرقت ادبی یکی از مهم ترین معضلات اخلاق پژوهش و در کل حرفه نویسندگی در کشور ماست. علی رغم اینکه آثار متعددی در زمینه سرقت ادبی وجود دارد، ولی هنوز در مورد مفهوم سرقت ادبی و نحوه تشخیص مصادیق این مفهوم نیاز به بحث و نظرورزی وجود دارد. ارایه تعریفی چندکلمه ای یا چند سطری از سرقت ادبی آسان ترین و همزمان مسئله دارترین کاری است که می توان انجام داد. در این مقاله پس از بررسی اجمالی ادبیات موضوع، در وهله نخست به تحلیل مفهوم سرقت ادبی و نقد برخی از تعاریف رایج آن خواهیم پرداخت. سپس با تفکیک plagiarism از سرقت و نقض حق مولف نشان خواهیم داد که تعبیر «سرقت ادبی» ترجمه چندان دقیقی برای plagiarism نیست و تلاش خواهیم کرد که بدیل بهتری را معرفی کنیم. پس از آن با تحلیل مولفه های اخلاقی این پدیده استدلال خواهیم کرد که سرقت ادبی مفهومی فازی است و در تعیین مصادیق این مفهوم و درجات آن شبکه ای از عوامل متنی و فرامتنی نقش بازی می کنند. بدین منظور هشت موقعیت ترسیم خواهیم شد که در آن، عوامل متنی و فرامتنی در تعیین مصادیق سرقت ادبی و درجات آن اثرگذار است.
اخلاق ، سرقت ادبی ، رویکرد شبکه ای ، رویکرد فازی ، حق مولف
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.