تعاریف و سنخ شناسی کارآفرینی و خود اشتغالی زنان دانش آموخته آموزش عالی، شاغل در شهر تهران
پژوهش حاضر کوششی است به منظور سنخ شناسی زنان کارآفرین و خود اشتغال دانش آموخته شاغل در شهر تهران که در حوزه پارادایم تحلیلی برساختی، با استفاده از روش پدیدارشناسانه، رویکرد «تفهمی تحلیلی» و رهیافت طبیعی گرایی زمینه ای (امیک اتیک)، به عبارتی حرکت از الگوهای خاص به الگوهای عام استفاده شده و در بخش سنخ شناسی از رویکرد «توصیفی تحلیلی» یا به عبارتی مردم نگاری تحلیلی بهره گرفته شده. و ابزار مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته، و مشارکت52 تن از زنان کارآفرین، خود اشتغال و مطلعین در این حوزه انجام شده است. لذا در طول این مسیر پس از دریافت تعریف مفهومی و عملی کارآفرینی و خود اشتغالی از منظر مشارکت کنندگان و سعی در ادراک نگرش آنها در خصوص شاخص های کارآفرینی، در مورد حصول سنخ بندی های ممکن براساس ویژگی های افتراقی نیز تلاش شده است. نتایج حاکی از این است که از نگاه مشارکت کنندگان، در جامعه ای با فرهنگ سنتی، زنان خود اشتغال به دلیل نوآوری در «کلیشه های نقش اشتغال» و پذیرش ریسک «حضور اجتماعی، فعالیت اقتصادی و تعارض نقش» کارآفرین محسوب می شوند. کارآفرینان نیز بر اساس شاخص های گوناگونی دسته بندی می شوند که عبارتند از: 1- بر حسب شرایط فرصتی، شامل «فرصت یاب، فرصت ساز و تبدیلی»، 2- بر حسب زمینه اشتغال شامل «صنعت، تجارت و خدمات»، 3- بر حسب حوزه فعالیت شامل «علمی فرهنگی» و «اقتصادی - اجتماعی»، 4- بر حسب نوع کارآفرینی، شامل «آموزشی پژوهشی» «اجتماعی اخلاقی»، «انگیزشی حمایتی»، «واسطه ای انتقالی»، «اقتصادی بهره ور»، «چندبعدی تکوینی» ، 5- بر حسب جهت انگیزه و هدف، شامل «خودمحور، دگرمحور، تعاملی، عام محور»، 6- بر حسب نتیجه کارآفرینی به دسته های «خود اشتغال و اشتغال زا» تقسیم می شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.