تحلیل انتقادی گذار از انسان شناسی سنتی به انسان شناسی مدرن در غرب
این واقعیت که انسانها بیش و پیش از همه، راجع به چیزهای دیگر عطش دانایی داشتهاند تا شناخت خودشان، شاید طنزآمیز و در عینحال اغراقآمیز بهنظر رسد. اما از قضا تاریخ تفکر و علم بر آن مهر تایید مینهد. این امر موجب شده که انسانشناسی بهرغم اهمیت خطیرش، هنوز جوان و ناشکفته بنماید. با ظهور جهاننگری مدرن در غرب مسیحی، انسانشناسی نیز دچار دگردیسی بنیادین گردید. گذار از انسانشناسی سنتی به مدرن در غرب، موضوع تحلیلهای انتقادی نوشتار پیشروست. ما ضمن بررسی انتقادی اندیشههای سنتی انسانشناسی غربی که عمدتا صبغه فلسفی، دینی و اسطورهای داشتهاند در باب، فرایند و چگونگی گذار آن به انسانشناسی مدرن / علمی را توصیف، تحلیل و نقد کردهایم. در نهایت به اجمال، ضعفها و کاستیهای انسانشناسی مدرن را نشان دادهایم: فقدان تکثر روشی، تکمنبعی بودن آن و از همه مهمتر، غیاب دستورالعمل اخلاقی، و ضعف آن در توجیه امر اخلاقی از مهمترین خلاهای انسانشناسی مدرن است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.