اثربخشی آموزشی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر وضعیت حسی و دانش جنسی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا
اختلال طیف اوتیسم، اختلالی عصبی - رشدی است که با نقصهای گسترده در تعاملات اجتماعی و همچنین رفتارهای انعطافناپذیر و تکراری توصیف میشود و بر روی رشد و عملکرد افراد تاثیر منفی میگذارد. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزشی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر وضعیت حسی و دانش جنسی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا بود.
این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا در شهر کرج در سال 1399 بود، که از میان جامعه آماری تعداد 30 دانشآموز به روش نمونهگیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) گمارش شدند. برنامه آموزشی به مدت 12 جلسه 90دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. بهمنظور جمعآوری دادههای پژوهش از برنامه آموزشی مبتنی بر یکپارچگی حسی، مقیاس درجهبندی اوتیسم گیلیام- ویرایش دوم ، آزمون نیمرخ حسی و مقیاس خودگزارشی کودکآزاری حیدریزاده استفاده شده است. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
نتایج این تحلیل نشان داد که آموزشی مبتنی بر یکپارچگی حسی تاثیر معناداری بر بهبود وضعیت حسی (P= 0/0001، F=41/46) و دانش جنسی کودکان (P= 0/0001، 67/69 F=) اوتیسم با عملکرد بالا دارد.
با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت که آموزشی مبتنی بر یکپارچگی حسی رویکردی موثر در بهبود وضعیت حسی و دانش جنسی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.