بررسی و تحلیل سبک شناسی مثنوی«سبحه الابرار» اثر عبدالرحمان جامی
مطالعات سبکشناسانه، آشکارکننده بسیاری از ویژگیهای ادبی، فکری و زبانی آثار مختلف در ادوار گوناگون هستند و کمک شایانی به مطالعات حوزههای تاریخ ادبیات، دستور زبان، نقد ادبی و حتی انواع ادبی میکنند. این مقاله به بررسی ساختار و مهمترین ویژگیهای سبکشناسی یکی از مثنویهای نورالدین عبدالرحمان جامی با نام «سبحهالابرار» در سه حیطه فکری، زبانی و ادبی میپردازد.
این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای انجام شده است.
جامی در این مثنوی از ساختار منظمی پیروی میکند؛ بدین معنی که اثرش را به چهل عقد تقسیم کرده و در هر عقد ابتدا اصلی از اصول عرفانی و اخلاقی را مطرح ساخته و در ادامه برای توضیح آن اصل، حکایت و تمثیلی را ذکر میکند و در پایان چند بیت بعنوان مناجات میآورد. بنابراین علاوه بر عرفانی بودن، این اثر برای تعلیم و تربیت و آموزش سالکان پدید آمده و جنبه آموزشی و تعلیمی دارد.
در سطح زبانی، انتخاب وزن «فاعلاتن فعلاتن فعلن» این منظومه را از این منظر بیبدیل ساخته است؛ همچنین بازیهای لفظی در کاربرد قافیه و ردیف نیز از ویژگیهای زبانی خاص این منظومه است. در سطح ادبی، صرف نظر از کاربرد مقابله و تمثیل (که آن را در خدمت فهم مطالب عرفانی و اخلاقی اثرش قرار داده است) نوآوری چندانی در اثر دیده نمیشود و عنصر تقلید در تمام ارکان و آرایههای ادبی آن دیده میشود. در سطح فکری، ازآنجاکه جامی از پیروان مکتب ابنعربی محسوب میشود، در منظومه خویش از میان مولفههای این مکتب بر دو موضوع «وحدت وجود» و «انسان کامل» تاکید بیشتری دارد. با وجود اینکه جامی پیرو مکتب نقشبندیه بوده است، نشانی از تعالیم این فرقه در سبحهالابرار دیده نمیشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.