تبارشناسی و تحلیل منظومه های غیر منظوم غنایی پیش از اسلام
نوع غنایی در ادب فارسی هم در نثر و هم در نظم نسبت به دیگر انواع شمول بیشتری دارد. غالب تحقیقات در این حوزه بر شعر تمرکز یافته و به نثر توجه کمتری شده است. این پژوهش سعی دارد با توجه به غفلت مذکور، با معرفی و تحلیل چهار داستان نشان دهد که علت ناشناخته بودن برخی از آن ها چیست؟ و این متون در دوران بعد از اسلام چگونه به حیات خود ادامه داده اند؟ برخی از این داستان ها با اینکه به طور شفاهی در میان مردم رایج بوده، ولی در زبان های فارسی پیش از اسلام مکتوب نشده و جز بن مایه هایی از آن ها به دوران بعد راه نیافته است، حال آن که یونانیان در آثار خود به آن ها اشاره کرده اند. بعضی هم با این که در آثار یونانی ثبت شده، اما سنت شفاهی، آن ها را حفظ و با تغییراتی به دوران بعد انتقال داده است. داستان هایی چون اردشیر و گلنار نیز که به زبان پهلوی بوده، بعد از اسلام فردوسی آن را در شاهنامه، منظوم کرده است. در عین حال، داستان های هزار افسان بیش از ایرانیان، مورد توجه غیرایرانیان قرار گرفته و عرب ها با تغیراتی آن را به الف لیله و لیله ترجمه کرده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.