توجیه اخلاقی اعمال قاعده انصاف در محکومیت های کیفری
اعمال صرف موازین قانونی بر مبنای اجرای عدالت امری مطلوب است، اما در شرایط خاص که نشاتگرفته از شرایط محیطی یا شخصی میباشد، اجرای عدالت میتواند منجر به نتایج خشک و غیر قابل اقناع برای وجدان فردی و جمعی گردد. در اینگونه موارد اعمال قاعده انصاف به ویژه از نوع انصاف تصحیحی میتواند موجب تلطیف اجرای عدالت گردد. بر همین اساس پژوهش حاضر درصدد است تا توجیه اخلاقی استفاده از قاعده انصاف را در محکومیتهای کیفری مورد بحث قرار دهد.
پژوهش حاضر از نوع نظری است و روش مطالعه نیز توصیفی تحلیلی می باشد. روش انجام تحقیق، کتابخانه ای است و با استناد به منابع اسنادی و کتابخانهای با محوریت منابع حقوقی و فقهی، نسبت به بررسی موضوع اقدام شده است.
در انجام مراحل مختلف پژوهش حاضر، اصول اخلاقی و علمی، از جمله استناد به منابع علمی و امانتداری، رعایت شده است.
در مورد برخی جرایم کیفری که محکومیتهای کیفری نیز به دنبال دارند، اگرچه از نظر قانون، این کیفرها عادلانه محسوب میشوند، اما از نظر وجدان عمومی و یا نیات محکومان، ممکن است چندان قابل پذیرش نباشند. درک شرایط رخدادن اعمال مجرمانه، تفکیک میان عامدانه و یا سهویبودن اعمال مجرمانه، توجه به وجدان عمومی در زمینه پذیرش و یا عدم پذیرش محکومیتها، از جمله مواردی است که اصل انصاف را به عنوان پشتوانهای برای تحقق عدالت مطرح میسازد.
قاعده انصاف در تلاش است تا محکومیتهای کیفری را با وجدان انسانی و عمومی سازگار نماید و با درک شرایط و بسترهای انجام جرم، تفکیکی میان جرایم، ایجاد نماید. علاوه بر این، ثمره به کارگیری انصاف، ترویج بخشش، از خودگذشتگی و تفاهم طرفین دعوا، فراهمکردن شرایط برای مشارکت میان محکوم له و محکومعلیه و همچنین ایجاد فضایی منعطف برای قضاوت عادلانهتر در امور کیفری است. بنابراین نقطه ثقل قاعده انصاف در محکومیتهای کیفری معطوف به رعایت حقوق افراد، منافع عمومی و جلوگیری از تضییع حقوق افراد است.
اخلاق ، انصاف ، محکومیت کیفری ، حقوق افراد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.