نقش واسطه ای تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط با آسیبهای دوران کودکی و بروز نشانه های اختلالهای شخصیت وسواسی- جبری در پرستاران
ختلالات شخصیتی دسته ای از اختلالات روانی است که با الگوهای ناسازگار رفتاری ، شناختی و تجربه درونی پایدار شناخته می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطهای تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط با آسیبهای دوران کودکی و بروز نشانه های اختلال های شخصیت وابسته در پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان شیراز در سال 1399 طراحی شده است.
در این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی- همبستگی، 291 نفر از پرستاران دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1398 که به روش خوشه ای ساده انتخاب شده بودند، شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه آسیبهای دوران کودکی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه چند محوری بالینیMillon و پرسشنامه تحمل پریشانی DTS بودند. به منظور تحلیل دادههای آماری از نرمافزار SPSS نسخه 16و نرمافزار AMOS-22 برای تحلیل مسیر متغیرهای مشاهده پذیر بهرهگیری به عمل آمد.
یافته ها نشان داد که آسیبهای عمومی، سوءاستفاده های جسمی و سوءاستفادههای جنسی دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت وسواسی- جبری را به صورت غیرمستقیم (05/0>p) و متغیر سوءاستفاده های عاطفی دوران کودکی بر اختلال شخصیت وسواسی-جبری به صورت غیرمستقیم مثبت (05/0>p) تبیین کنند.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پرستارانی که در دوران کودکی آزار دیده و مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، در بزرگسالی با احتمال بیشتری نشانه های اختلالات شخصیت وسواسی-جبری را در رفتار خود بروز میدهند.