نقد مکتبی داستان کوتاه مستاجر بر مبنای ویژگی های رئالیسم و ناتورالیسم
فیروزه گل سرخی در نخستین مجموعه داستان خود به نام من یک سایه ام بیشتر به مضامین اجتماعی و روابط آدم ها در اجتماع و جبر محتوم پرداخته است. یکی از داستان های برجسته ی این مجموعه مستاجر است. در این داستان به دلیل بیان مضامین اجتماعی با نگاه منتقدانه و جامعه شناختی، مولفه های ریالیستی و ناتورالیستی به موازات هم حضور یافته اند. گل سرخی به عنوان نویسنده ی ریالیستی، مشکلات اجتماعی را در قالب ادبیات داستانی بیان می کند تا راه حلی برای آن بیابد. مهم ترین ویژگی های ریالیستی که در داستان مستاجر جلوه یافته اند عبارت اند از: توجه به واقعیت های عینی، توصیف و تشریح جزییات، تیپ سازی و واقعی بودن شخصیت ها، توجه به اجتماع معاصر. گل سرخی به روایت واقع گرایانه بسنده نمی کند و بی باکانه زشتی ها را توصیف کرده، به شرح منتقدانه ی برخی از سنن حاکم بر جامعه می پردازد. او در طرح داستان حوادثی را تعبیه می کند که باعث بحران های آنی می شوند و فجایع جبران ناپذیری به بار می آورند. این امر باعث می شود که مولفه های ناتورالیستی نیز در داستان حضور یابند و آن را از یک اثر صرفا ریالیستی به سمت اثری ریالیستی- ناتورالیستی سوق دهد. مهم-ترین مولفه های ناتورالیستی ای که فرصت حضور می یابند، عبارت اند از: تاثیر محیط، زشت نگاری و شکستن حرمت کاذب کلمات، ضدیت با قراردادهای اخلاقی و مذهبی، فشار لحظه، و پایان فاجعه آمیز. این پژوهش با استفاده از شیوه ی تحلیلی-توصیفی و گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای مولفه های ریالیستی_ناتورالیستی موجود در داستان مستاجر با دیدی انتقادی بررسی گردیده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.