آثار سیاسی و اجتماعی مزدکیان بر نظام طبقاتی ایران در عصر ساسانیان
از جمله آیین نوظهوری که در عصر ساسانیان توانسته بود تاثیر قابل توجهی بر وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر ساسانیان بگذارد، اندیشه مزدک و پیروان آن یعنی مزدکیان بوده است. این جنبش با به چالش کشیدن مناسبات طبقاتی و همچنین برملا ساختن نفوذ روحانیون و موبدان، برخی مناسبات تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی را به چالش کشیده است. پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی آثار سیاسی و اجتماعی جنبش مزدک بپردازد.
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تجزیه و تحلیل روند گسترش آیین مزدک و تاثیر آن بر مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی در عصر ساسانیان میپردازد.
اندیشههای مزدک و به تبع آن جنبش مزدکیان بسیاری از مناسبات اجتماعی از جمله تسلط برخی طبقات نظیر روحانیون و موبدان و همچنین شاهنشینان در عصر ساسانیان را به چالش کشید. از جمله اینکه با طرح مساله برابری در اموال و زنان، جذابیتی برای طبقات پایین فراهم آورد تا بتوانند ستمهای اعمالشده در حق خود را جبران نمایند. از طرفی دیگر، قباد ساسانی نیز با بهرهبرداری از گسترش جنبش مزدک، خود را پیرو آیین وی اعلام کرد تا بتواند هم قدرت روحانیون را کاهش دهد و هم مناسبات شاهنشاهی پیشین را اعاده کند.
عدالت و مساوات به عنوان یکی از ارکان اساسی سیاستورزی در جامعه ایرانی از دیرباز منشا تحول در جامعه بوده است که اندیشه مزدک نمود عملی یافته است. اندیشه برابریطلبانه مزدک طبقات پایین جامعه را به برقراری عدالت سیاسی و اجتماعی امیدوار ساخت که حتی میتوان گفت پیش درآمدی بر گسترش اندیشه برابریطلبی در نزد آیین مذهبی و سیاسی در اعصار بعدی شده بود. اندیشه شراکتی شدن زنان و اموال هرچند ایدهای خام و غیرمنتظره بوده، اما گویای ستم طبقاتی در زمان ساسانیان بوده که همگی حول قیام مزدک گرد آمدند. قیام مزدک بدین ترتیب یکی از نقاط عطف توجه به برقراری مناسبات برابر در جامعه ایرانی بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.