انسجام فرم کالبدی از منظر ارتباط پذیری؛ مطالعه موردی شیراز
طرح های توسعه شهری سعی در بازگرداندن پویایی و سرزندگی به بافت های شهری دارند؛ اما بی توجهی به ساختار موجود و الگوبرداری از طرح های پیشین سبب شده تا تعریف فرم پایدار شهری به چالشی برای برنامه ریزان شهری بدل شود. هدف این مقاله تبیین شکل منسجم شیراز مبتنی بر مفهوم «ارتباط پذیری» بود.
این پژوهش توصیفی-تحلیلی به روش اسنادی و میدانی در سال 1400 انجام شد. این مطالعه در شیراز انجام شد و حجم نمونه بلوک های شهری و خیابانی و پهنه های عملکردی مناطق 11گانه این شهر بود.
مراکز ارتباط پذیر شهر از نظر هندسی و عملکردی تا هنگامی که تمام تاثیرات بین مراکز در حوزه واحد اتفاق می افتد بر یکدیگر تاثیر می گذارند. بنابراین قبل از اعمال تغییرات در فرم کالبدی هر یک از مناطق شهر شیراز، باید تبعات آن در موضع های متاثر مدنظر واقع شود. این تبعات با توجه به موقعیت موضع مدنظر نسبت به اولویت تاثیرگذاری حوزه نفوذ عدد مرز هر بلوک، تاثیرگذاری در مراکز شبکه پیچیده و مراکز ارتباط پذیر، ساختار نامنظم، کنترل و ارتقای ساخت وساز، جمعیت و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی، بررسی می شود.
در فرآیند برنامه ریزی شهری، نباید تغییرات در هریک از مناطق را به عنوان یک منطقه، مستقل قلمداد کرد و ضرورت دارد الگوی ارتباط پذیری در برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری را برای سازمان دهی منظم مورد توجه قرار داد و اثرات آنها را در راستای دستیابی به انسجام در فرم بکار برد.
ارتباط پذیری ، رابطه پذیری ، کل منسجم ، فرم کالبدی ، شیراز
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.