ارزیابی روش های ریزمقیاس سازی DisTRAD و TsHARP به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس
دمای سطح زمین (LST) یکی از مهم ترین پارامترهای موثر بر محیط و سیستم های اکولوژیکی است و بر بسیاری از فرآیندهای سطح زمین تاثیرگذار است. LST به طور گسترده ای در مطالعات رطوبت خاک، گرمای سطح زمین شهری، نظارت بر محیط زیست، شبیه سازی فرآیند بیوژیوشیمیایی محیطی و ارزیابی تغییرات آب و هوا استفاده می شود. لذا توسعه روش هایی به منظور تخمین هرچه دقیق تر مکانی و زمانی این پارامتر کلیدی، کمک شایانی به توسعه بخش کشاورزی و حفظ منابع آبی می کند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی نتایج روش های ریزمقیاس سازی DisTRAD و TsHARP به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس حاصل از ماهواره های ترا و آکوا، از 1000 متر به 250 متر است.
روش پژوهش در مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار مبتنی بر روابط همبستگی است.
عملکرد روش های ریزمقیاس سازی حرارتی DisTRAD و TsHARP توسط شاخص میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین انحراف خطا (MBE) ارزیابی شدند. بررسی نتایج حاکی از آن است که بین داده های تصاویر ریزمقیاس شده دمای سطح زمین توسط روش های DisTRAD و TsHARP با داده های تصویر مادیس 1000 متری از سنجنده Terra، مقدار RMSE برای تاریخ 13 اردیبهشت 1398 به ترتیب برابر با 77/1 و 7/1 درجه سانتی گراد و R2 حدود 53 درصد و برای 25 مهر 1398 به ترتیب برابر با 44/2 و 38/2 درجه سانتی گراد و R2 حدود 85 درصد است.
بررسی نتایج ماهوراه های ترا و آکوا، به طور کلی نشان دهنده برتری نتایج ماهواره ترا نسبت به آکوا است. دلیل اصلی آن می تواند ساعت متفاوت گذر ماهواره ها از منطقه مورد مطالعه باشد. همچنین با توجه به اینکه تغییرات رطوبتی خاک و پهنه های آبی نظیر رودخانه کارون از عوامل اصلی ایجاد خطاست، لذا استفاده از این روش های ریزمقیاس سازی تنها در مناطق فاقد تغییرات زیاد رطوبتی توصیه می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.